نمونه شهر های تاریخی ( یزد )
مجموعه شهر : در نخستین بازدیدها از کل مجموعه شهر دو بخشی قدیمی و بخش جدید قابل تشخیص بود. با پیشرفت تدریجی کار معلوم شد که میان سه بخش عمده می توان تمایز قائل شد :
1) بخش تاریخی شهر، شامل بخشی قدیمی و درونی شهر مربوط به پیش از قرن نهم هجری قمری ( زمان تألیف تاریخ یزد)
2) بخش تاریخی شهر، شامل بخش میانی که مجموعه شهر را تا استقرار حکومت پهلوی در سال 1299 نشان می دهد.
3) بخشهای جدید و بیرونی که عمدتاً بیرون دیوارهای تاریخی شهر شکل گرفته است. گسترش این بخشها به ویژه در فاصله 57- 1347 سرعت گرفت و در دوران انقلاب اسلامی بر سرعت آن افزوده شد.
این تقسیم بندی تاریخی به صورتی با ترکیب کالبدی شهر نیز هماهنگ است. بخش درونی دارای ترکیبی فشرده، بخش میانی ترکیبی نسبتاً باز و بخشهای جدید گوناگون است. همچنین این تقسیم بندی در دیگر شهرهای که در این پژوهش بدانها اشاره شده کم و بیش صادق است.
بخشی تاریخی شهر. شهر یزد برجسته ترین نمونه ای است که ساخت آن علی رغم تغییرات عمده اواخردهه چهل به بعد، می تواند روشنگر ترکیب فضایی یک شهر سنتی ایرانی در دوره اسلامی باشد. در سه دهه پیش هنوز نشانی مبتنی بر پیشرفت حرفه های سنتی و تجارت و رونق شهر و تخصص پیشه وران و سلسله مراتب در سازمانهای صنفی دیده می شد، که در این بخش به مواردی اشاره شده است. ویژگیهای این شهر موجب گردید که در جریان مطلاعات نظم فضایی و ساخت شهر و معماری نواحی گرم و خشک و نیز در بررسیهای تطبیقی، همواره یزد به عنوان نمونه و پایه مورد بررسی واقع شود. در اینجا ابتدا تغییرات کالبدی شهر را در ادوار مختلف تاریخی- تطبیق متن کهن با وضع موجود شهر- با تأکید بر دوره رونق شهر مورد مطالعه قرار می دهیم و سپس به تحلیل عناصر و نظم فضایی شهر می پردازیم.
2-1 یزد. هسته مرکزی شهر، حدود قلعه دوره آل کاکویه در بالا و سمت چپ عکس به چشم می خورد. خیابان مسجد جامعه و خود مسجد جامع در پائین دیده می شود . قسمتی از خیابان پهلوی سابق ( اولین خیابان یزد) که تقریباً جهت شمال شرقی جنوب غربی دارد پیداست. حدود جنوبی قلعه قدیمی ( شمال مسجد جامع) از بین رفته، و در سال 1352، خیابانی ( خیابان سید گل سرخ) در حد غربی قلعه احداث شد، که کارهای ساختمانی آن چند سال متوقف شده بود. بافت بسته و متراکم محله قدیمی فهادان و محله های مجاور در خور توجه است.
در قرن پنجم شهر مقر حاکم نشین یکی از سلسله های کوچک محلی به نام آل کاکویه بوده است. در این دوره تغییرات کالبدی روشنی درشهر به وجود آمد. در سال 432 هجری دیواری گرد شهر کشیده شد، و چهار دروازه به نامهای درب کیا، درب قطریان، درب مهریجرد و درب کوشکنو ایجاد گردید
در حال حاضر محل این دروازه ها در شهر قابل شناسایی است. حاکمین این خاندان همچنین اقدام به ایجاد عناصر دیگری در شهر نمودند. ابویعقوب محله ای در شهر بنا کرد که امروز به همین نام – محله یاقوبی – شناخته می شود.
در دوره اتابکان یزد قرون ششم و هفتم نیز حکام شهر به ساختن محلات روستایی، باغها، قصر، بازار، مدارس علمیه، سراها و دروازه اقدام نمودند. قریه ای در جانب شرقی شهر که امرزو به نام مریم آباد شناخته می شود، توسط مادر اسفهسالار قطب الدین ابو منصور
( متوفی 642 ه) ایجاد گردید و در آن زمان مریاباد نامیده می شد. دروازه ای نیز که امروز محل آن قابل شناسایی است و محله آن به نام مالمیر شناخته می شود به دستور مادر امیر بنا گردید.
در دوران حکمرانی آل مظفر در قرن هشتم هجری نیز ساخت کالبدی شهر دچار تغییرات بسیاری شد. محمد بن مظفر امیر مبارزالدین محمد در شهری دیگری به دستور امیر چخماق و فرزندانش ایجاد گردیدند که امرزو برخی از آنها باقی مانده اند. این عناصر عبارتند از : بازار علی آقا در دورازه مهریجرد 815 ه ؛ بازار خواجه شمس الدین ؛ مسجد جامع در خارج شهر در محله سرریگ. 770 و 818 ه؛ بقعه سیدرکن الدین 815 و 843 ه؛ مدرسه ضیائیه سرپلک 788ه، مدرسه خانزابنت محمد بن مظفر بیرون دروازه در محله سراب نو با خانقاه و مقبره 700 ه، و مزار پیر برج نزدیک به برج دروازه مهریجرد.
آثار دوره صفویه درشهر یزد معدود است. در این دوره بیشتر فعالیتهای حکام و سلاطین وقت به ویژه در اصفهان متمرکز بوده است. در یزد مجموعه شاه شامل میدان بزرگ که تکیه بوده، مسجد و مدرسه شاه طهماسب متعلق به دوره صفوی است. این مجموعه امروز تقریباً به کلی از هم پاشیده شده و در دو نوبت خیابان کشی، تکیه به صورت محوطه تقاطع دو خیابان در آمده است.
بعد از صفویه تا دوره آخر دگرگونی شهر در دهه های اخیر به ویژه می توان از کارهای محمد تقی خان یزدی معاصر شاهرخ میرزای افشار و کرمیخان زند یاد کرد. منجمله باغ دولت آباد که در سال 1160 به فرمان محمد تقی خان بنا شد و مدتها نیز محل اقامت کریمخان بود. در زمان وی و فرزندانش همچنین عناصر دیگری ماند بازارخان، مدرسه خان، قیصریه خان و میدان مشهور خان احداث گردیدند . در دوره قاجاریه به ویژه اعیان شهر خانه های باشکوهی برای خود ساختند که از جمله مجموعه عربها را می توان نام برد.
همانطور که می بینیم حکام شهر که در ادوار مختلف اداره کامل منطقه را از نظر اقتصادی اجتماعی زیر نظر داشته اند، در دگرگونی ساخت مرکز حکومتی نیز دارای نقش اساسی بوده اند. تاریخهای محلی از کار و وضع زندگی مردم اطلاعات چندانی به دست نمی دهند، اما از متن آنها به نحوه کار در عناصر تولیدی شهر تاریخی مانند کارگاهها که فضای فعال آنها جریان صدها سال کار یکنواخت را نشان می دهد و امروز نیز برخی از آنها به جا مانده، می توان پی برد. اطلاعات معتمدین محلی که زندگی نیم قرن پیش را به خوبی به یاد دارند، تصویری از نحوه فعالیتهای اقتصادی و تولیدی در شهر و زندگی اجتماعی فرهنگی مردم و همچنین نحوه عملکرد عناصر شهری به دست می دهد که در اینجا مورد بررسی قرار می گیرد.
ساخت شهر یزد. بررسیها نشان می دهد که در گذشته شهر یزد دارای محلات متعددی بوده است. محلات شهر جایگاه زندگی طبقات اجتماعی مختلف، صاحبان مشاغل گوناگون و پیروان ادیان مختلف بوده است. روابط نزدیک اقتصادی اجتماعی نظام محله ای ویژه شهرهای دوره اسلامی و شیوه تولید کارگاهی بر نظم اجتماعی فضایی شهر تأثیر داشته است. به طوری که دریک محله بخشهای اعیان نشین- صاحبان کارگاههای خصوصی- و طبقه اجتماعی متوسط کنار هم قرار داشته و یا دو محله متعلق به اعیان و متوسط شهری کنار هم قرار می گرفته است. خانه های اعیان نشین معمولا مشخص و مانند مراکز محلات در تقاطع و یا در مسیر گذرهای اصلی قرار داشته است.
حدودک یک قرن پیش شهر یزد دارای 6 محله زردشتی نشین بوده که در شهر و یا اطراف شهر به صورت مجموعه و یا محلات روستای وجود داشته اند و امروز (1353) نیز باقی هستند. زردشتیان به طور عمده به زراعت اشتغال داشتند و در محله های خود در داخل شهر دارای زمینهای مزروعی بودند. آثار این زمینها امروز نیز باقی است و بخش عمده زمینهای بایر شهری را در محلات زردشتی نشین تشکیل می دهد. در مجموع می توان گفت که جز در موارد اقتصادی از لحاظ روابط اجتماعی جامعه زردشتیان جامعه بسته ای بوده است و این به ویژه در ترکیب کالبدی شهر به چشم می خورد.
در محلات شهر یک نفر از بزرگان محله از طرف اهالی انتخاب می شد که نقش رئیس محله را داشت بزرگ محله را گاهی کلانتر می نامیدند، که در این صوتر نقش وی مهم تر بود. بزرگ محله رابطی مابین مردم محله و حاکم شهر به شمار می رفت که ممکن بود در امور جاری از طرف مردم را بگیرد و یا طرف حکم را. اما چون کلانتران نقش مالیات گیری به عهده داشتند معمولا طرف دولت را می گرفتند. استادان نساج در محلاتی که ساکنان آنرا عمدتا نساجان دستباف تشکیل می دادند به سمت بزرگ محله انتخاب می شدند. برای نمونه از محله شاه ابوالقاسم یزد می توان نام برد که نساجان دستباف متعلق به طبقات بالا و متوسط اجتماع اکثر ساکنین آنرا تشکیل می دادند. استاد نساجی که به عنوان بزرگ محله انتخاب می شد، با اعتباری که در بازار دشت از ورشکستگی نساجان محله خود در شرایط بحراین جلوگیری می کرد. چنین روابطی در واقع به مدیون شدن نساجان جزء به نساجان معتبر می انجامید. این وابستگی شکلی از انحصار کوچک، در مقیاس محلی را در پی داشت.
در محلات دیگر شهر یزد زارعان، پیله وران، تاجران، شالبافان و غیره سکونت داشتند. صنایع گوناگونی مانند ترمه بافی، نساجی، صباغی (رنگرزی) طناب بافی، عصاری ( روغن کشی)، قالی بافی ، حناسابی، قندریزی،
- نظم فضایی شهرهای تاریخی ایران
ساختار شهرهای تاریخی ایران که در این پژوهش بررسی شده، نشان می دهد که محیط شکل گیری این شهرها، موجب پیدایش ویژگی های مشترکی شده است. دو علت عمده را می توان برای این امر در نظر گرفت. یکی ساختار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه اسلامی و دیگر شرایط نظم دهنده آب و هوایی در اقلیم گرم و خشک ایران ترکیب کالبدی – فضایی عوامل شکل دهنده بدین صورت پدیدار شده است:
1- مجموعه شهر 2- مرکز شهر شامل بازار و مسجد جامع 3- شهر 4- مراکز محلات 5- برخی فضاهای شهری شامل گذرهای اصلی، میدانها، تکیه ها و حسینیه ها 6- ارگ شهر
2. مجموعه شهر: مجموعه شهر با اندازه ای مطلوب، دارای مقیاس و قابل دسترسی و قابل درک بوده، این مجموعه همچنین با اجزایی به صورت کل دهرم تنیده، محصور با دیوار و برج و بارو و دروازه ها، با کوچه پسکوچه های باریک و ارتباط تنگاتنگ دارای ساختاری فشرده بوده است.
2. مرکز شهر: ساختاری مرتبط الاجزاء کلی هماهنگ، ترکیبی یکپارچه، همراه با فراوانی عناصر عمومی در مواردی شامل مسجد جامع، مدارس علوم دینی امامزاده ها، میدانها و بازار شهر مرکب از راسته ها با عناصر عملکردی گوناگون مانند تیمچه ها، سراها، کاروانسراها، قیصریه ها، کارگاهها و حمامها بوده است.
3. محلات : اجزایی از ساختار کلی شهر، به گونه ای ادغام در کل شهر، سکونتگاه فقیر و غنی و محل صاحبان پیشه های گوناگون و برخی اقلیتهای مذهبی بوده است.
4. مراکز محلات شامل مسجد و بازارچه و میدانچه و تکیه و حسینیه و عناصر دیگری در مقیاس محلات که هر چند به خودی خود ارزش معماری خاصی نداشته اند، اما در اتحاد با سایر اجزاء مجموعه هایی مطلوب بوده اند.
5. فضاهای ارتباط دهنده مشتمل بر گذرهای اصلی، میدانها، تکیه ها و حسینیه ها
6. ارگ شهر مرکز حکومتی، دیوانی و اداری شهر
گوهر ساختار شهر مبتنی بر وحدت شکلی بوده به گونه ای که میان عناصر مجموعه شهر صورتی از پیوستگی و ارتباط فضایی وجود داشته وترکیب منسجمی ایجاد می کرده که می توان آن را به صورت یک اصل بیان نمود:
« ساختار کالبدی شهرهای تاریخی ایران بر پیوند فضایی میان عناصر مجموعه 1) مرکز شهر و 2) مراکز محلات، از طریق یک رشته فضاها و عناصر ارتباط دهنده : 3) گذرهای اصلی و 4) میدانها استوار است.»
این ساختار چنان که نقشه ها و تصاویر تحلیلی شهرها نشان می دهد به ویژه از اوایل قرن حاضر به تدریج تغییر کرده، انسجام و ارتباط میان عناصر از بین رفته، مفهوم رندگی محله ای دگرگون شده و فضاها و فعالیتها تغییر کرده است. تنها نمونه ای که هنوز می توان این نظم را تا حدودی در بخش تاریخی آن دید شهر یزد است و در این فصل تصویر خلاصه شده ای از آن آورده شده است.
2. 42 یزد. این نقشه که یک مرحله خلاصه شده تصاویر 2، 7، 2. 8 می باشد. کاملترین صورت بیان نظم فضایی در شهرهای تاریخی ایران است که تا اینجا درباره آن سخن رفته است. علی رغم ایجاد چند خیابان درطول چند دهه، هنوز ارتباط فضایی میان مرکز شهر و مراکز محلات از طریق گذرهای اصلی به چشم می خورد.
تأثیر عوامل آب و هوایی
منطق شکل و فضای معماری و بافت شهر در برابر مسایل آب و هوایی
در بررسی ترکیب معماری و بافت شهرها و روستاهای نواحی گرم و خشک، به این مورد مهم پی می بریم که، عامل آب و هوا در شکل منطقی دادن به بافت شهرها و تریکب معماری این نواحی نقش عمده ای داشته و مسایل آب و هوایی همیشه به صورت مشکلات حاد برای مردم این نواحی مطرح بوده است. این مشکلات در طول هزاران سال مردم را به یافتن راه حلهایی هدایت نموده که به طور حیرت انگیزی جنبه های آزار دهنده آب و هوایی را کم می کند، و از جنبه های راحتی بخش آن بهره می گیرد.
مشکلات عمده ای که مردم نواحی گرم و خشک را به چاره جویی وا داشته، چنین بوده: آفتاب سوزان و گرمای زیاد، درجه حرارت بالا در روز و پائین در شب ( نوسان حرارتی روزانه به ویژه در تابستان)، تابستانهای خیلی گرم و زمستانهای سرد، هوای خشک در نتیجه کمی بارندگی و کم آبی، و وجود طوفانهای پرگرد و خاک و گرم و احیاناً شنی.
از آنجا که مرزهای اقلیمی ارتباطی با مرزهای سیاسی ندارد، و خصوصیات آب و هوایی برای مردمی که در نواحی اقلیمی همانندی زندگی می کنند، مسایل مشابهی را مطرح می نماید. از این رو راه حلهایی که مردم نواحی گرم و خشک در سرتاسر جهان، برای پاسخگویی به مشکلات اقلیمی پیدا کرده اند، اگر چه از نظر شکل متفاوتند، اما از نظر معنی یکسانند.
یکی از موارد ارزنده این راه حلها، برای جواب گفتن به مشکلات ناشی از مسایل آب و هوایی در اقلیم گرم و خشک ایران به چشم می خورد. علاوه بر ضرورت امر دفاع در برابر حمله مهاجمان به شهر و روابط اجتماعی اقتصادی داخل شهر قلعه ای، که سهمی در شکل پیچیده و بسته شهر و همچنین روستاهای این نواحی دارد، کم کردن تماس با گرما، و آفتاب تند تابستان، به خصوص تهیه سایه، نقش عمده ای را در ترکیب فشرده و بسته مجموعه ها دارا بوده است. مجموعه روستا یا شهر به صورت توده ای متراکم به نظر می رسد کمترین سطح نمایان و رو به آفتاب پیش بینی شده است. روزنه ها کوچک است.
جهت قلعه در این اقلیم که طبعاً جهت کوچه های اصلی، و جهت قسمت تابستان نشین خانه ها را شامل می شده، با توجه به برکنار بودن از آفتاب گرم بعد از ظهر تابستان و در امان ماندن از بادهای گرم و طوفانی، موقعیت زمین و بهره گیری بیشتر از آب بوده است.
یک نمونه که نسبتاً سالم به ما رسیده، هسته مرکزی شهر یزد است که « محله فهادن» را شامل می شود. هسته مرکزی شهر کنونی که در دوران پیش از اسلام احتمالاً قصبه ای بیش نبوده، باید بخشی از شهر آل کاکویه باشد که در بخش اول بدان اشاره شد. اصطخری اطلاعاتی را تا قرن چهارم هجری، در مورد جغرافیای تاریخ ناحیه یزد، که مراکز کثه، میبد، نائین و فهرج را شامل می شده، به دست می دهد.
جهت قلعه قدیمی دوره آل کاکویه، جهت گذرهای اصلی است، و تقریباً جهت شمال جنوب دارد. گذرها به خاطر باریک بودن و بلند بودن دیوارهای دو طرف در بعد از ظهرهای گرم تابستان پر از سایه است. این خصوصیت را در بیشتر شهرهای اقلیم گرم و خشک ایران می توان دید.
مجموعه های شهری و روستایی فشرده و متراکم است، و این از نفوذ گرمای تابشی به داخل مجموعه جلوگیری می کند. جان پناه بلند بامها، علاوه بر اینکه خانه را از انظار محفوظ می دارد و مانع مناسبی است در مقابل باد نامطلوب، روی بامها و کوچه ها سایه می اندازد و کوچه ها و حیاطها را گودتر می کند. این بسته بودن، گود و پر سایه بودن تماس مجموعه را با گرمای خارج کم می کند.
رنگ روشن کاهگل به نوبه خود گرمای تابیش را باز می گرداند. شکل گندبی باممها، گذشته از اینکه منطق ساختمانی دارد و در این مناطق که چوب کم یافت می شود، پوششی است مقرون به صرفه، و به سادگی در اثر مهارت سازندگان دهانه های وسیعی پوشیده می شده است. در نواحی گرم و خشک به نحوی مطلوب جوابگوی مشکل گرمای تابیش و پس دادن گرمای شبانه است.