بیان مسئله و ضرورت توجیه و انجام تحقیق
NRBCs گویچههای قرمز نارسی هستند که در خون محیطی نوزادان تازه متولد شده سالم یافت میشوند. بلافاصله بعد از تولد کاهشی سریع در شمارش سلول های بنیادی خونساز عمدتاً در نوزادان سالم دیده میشود. افزایش شمارش NRBC بندناف بعنوان یک شاخص هیپوکسی داخلی رحمی جنین بصورت حاد و مزمن و بعنوان یک پیشگوییکننده نتایج بدنوزادی پیشنهاد شدهاست (نظیر درجه آپگار پایین، اسیدمی نوزادی، نیاز به پذیرش در واحد مراقبت نوزدای و تشنج های نوزادی زودرس (1)).
هدف اصلی از مانیتورینگ ضربان جنین بهبود نتایج پرهناتال با تشخیص زودرس هیپوکسی جنین بوده است، برای این منظور مانیتورینگ قلب جنین بطور گستردهای در طی زایمان در دسترس قرار گرفت (2).
از طرفی مطالعات خوب کنترل شده مشخص کرده است که روش سمع متناوب با مانیتورینگ مداوم جنینی وقتی در فواصل زمانی خاص و با نسبت یکبهیک بین پرستار و بیمار انجام شود کارایی یکسان دارد (3).
بنظر میرسد هم افزایش NRBC بندناف و هم الگوهای غیرطبیعی ضربان قلب هیپوکسی جنینی را منعکس میکنند. مطالعات قبلی نشان داده که در هیپوکسی جنینی شمارش NRBC در طناب نافی افزایش مییابد، از طرفی بین الگوهای غیرطبیعی ضربان قلب و هیپوکسی جنینی رابطه وجوددارد (1).
ارتباط بین NRBC و الگوهای ضربان قلب از طریق سمع متناوب کمتر مورد توجه قرار گرفته است، بنابراین هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط بین الگوهای غیرطبیعی ضربان قلب جنین در یکساعت آخر زایمان و شمارش NRBCs بندناف میباشد.
این الگوها شامل: تاکیکاردی، برادیکاردی، افت زودرس، افتدیررس، افت متغیر و افت طولانی میباشد. با توجه به اینکه مانیتورینگ جنین در این تحقیق به روش Doppler ultrasound Fetal Heart Detector و به طریق متناوب انجام میشود تعیین وجود یا حذف تغییرپذیری ضربان قلب و فاصله آخرین تسریع ضربان قلب تا زایمان که در مطالعات قبلی بعنوان شاخص قابل اعتماد پیشگوییکننده جنین غیرهیپوکسیک مطرح شدهاست (1) امکانپذیر نمیباشد.
بازنگری منابع و اطلاعات موجود
در مورد الگوهای ضربان قلب جنین در سیرلیبر و NRBC بندناف مطالعات متعددی صورت گرفته که به پارهای از آنها اشاره میشود:
Jeffrey P. & Ahn در مقالهای با عنوان گریچههای قرمز هستهدار؛ شاخصی برای آسفیکسی جنین در 1995 در مجله obstet Gynecol مطالعهای را برای تعیین ارتباط بین حضور NRBC و انسفالوپاتی هیپوکسیک – ایسکمیک و معایب نورولوژیک طولانی مدت نوزادی طراحی کردند. در این مطالعه NRBC بندناف نوزادان تک قل با مشکل نورولوژیک با نوزدان سالم مقایسه شدند. آنها نتیجه گرفتند که نوزادان دچار مشکل فوق سطح NRBC بالاتری داشتند. از طرفی مدت پاکشدن این گریچهها از خون در گروه اول بیشتر بود. بنابراین نتیجه گرفتند که NRBC میتواند به تشخیص حضور آسفیکسی جنینی کمک کند و وقتیکه آسفیکسی نزدیک به تولد اتفاق بیفند تعداد پایینتری NRBC در خون حضور دارند لذا این گریچههای هستهدار میتوانند در زمان صدمه نورولوژیک کمک کننده باشند (4).
در مطالعه Kathleen & Kusseil در 1999 با عنوان NRBC بعنوان یک شاخص اسیدمی در نوزادان ترم ارتباط بین NRBC بندناف نوزادان ترم و دیگر شاخصهای احتمالی هیپوکسی جنینی بررسی شد. نتیجه مطالعه این بود که شمارش گریچههای قرمز هستهدار بطور قابل توجهی در نوزادان ترم متفاوت است. افزایش NRBC با اسیدمی، مکونیوم و پذیرش NICU ارتباط داشت (5).
Serafina &Marina در 1999 در تحقیقی با عنوان گریچههای قرمز زمان تولد بعنوان شاخص آسیبمغزی پرهناتال، ارزش پروگنوستیک NRBC بدو تولد در مورد نتایج نوزادی و آسیب مغزی پرهناتال در نوزادان در معرض خطر آسیب نورولوژیک بررسی شد. ارتباط قابل توجهی بین شمارش گریچههای قرمز هستهدار و سن حاملگی و آپگار دقیقه اول، PH، base deficit، کسر O2 مصرفی، محتوی O2 خون و وزن تولد وجوددارد. نهایتاً آنها نتیجه گرفتند شمارش NRBC در زمان تولد نه فقط منعکسکننده نتایج نوزادی ثانویه به هیپوکسی پرهناتال است بلکه اندکس قابل اعتمادی از آسیب مغزی پرهناتال نیز میباشد (6).
Sean & Honor & Soina در مقالهای با عنوان ارتباط بین NRBC و تشنجهای زودرس نوزادی زمان آسیب نورولوژیک در نوزادان با تشنجهای زودرس را از طریق ارزیابی سطوح NRBC بررسی کردند. آنها متوجه شدند که در گروه مبتلا سطح NRBC در مقایسه با گروه کنترل بالاتر بود. آنها این فرضیه را مطرح کردند که آسیب نورولوژیک منجر به تشنجهای زودرس نوزادی اغلب قبل از دوره زایمان اتفاق میافتد (7).
Dollbery S. در 2000 اثر Passive Smoking را روی NRBC در حاملگی بررسی کرد. شمارش NRBC در نوزادان ترم و AGA (مناسب برای سن حاملگی) در زنانیکه در معرض سیگار به صورت غیرفعال بودند با گروه کنترل مقایسه شد. او نتیجه گرفت سیگار کشیدن غیرفعال بعنوان یک متغیر غیروابسته ارتباط مهمی با شمارش NRBC نشان میدهد (8).
Dollberg S. در سال 2000 سطح NRBC جنینهای سالم زنان مبتلا به دیابت بارداری را بررسی کرد. NRBC بندناف نوزادان LGA (سنگینتر نسبت به سن حاملگی) از زنان مبتلا به دیابت بارداری با نوزادان AGA زنانی با یا بدون دیابت بارداری مقایسه شدند در این مطالعه مشخص شد در گروه اول در مقایسه با دو گروه دیگر سطح NRBC بالاتر است (9).
در سال 2001 در مطالعهای شمارش NRBC در سندرم آسپیریشن مکونیوم بررسی شد. در این مطالعه نوزادان با آسپیریشن مکونیوم که علائم تنفسی داشتند با جنینهای دچار آسپیریشن بدون علائم تنفسی و نوزادان بدون آسپیریشن مقایسه شدند سطح NRBC در گروه اول بیشتر بود (10).
در 2003 در مطالعهای اثر زایمان فیزیولوژیک روی شمارش NRBC بررسی شد در این تحقیق NRBC در سزارین انتخابی بدون Trial of Labor با زایمان واژینال مقایسه شد. شمارش HCTو RBC بطور قابل توجهی در گروه زایمان واژینال بالاتر بود ولی شمارش مطلق RBCهای هستهدار بطور قابل توجهی در دو گروه مشابه بود. آنها نتیجهگرفتند که لیبر شمارش NRBC را تحت تأثیر قرار نمیدهد. این مطالعه از این یافته حمایت میکند که زایمان فیزیولوژیک سبب هیپوکسی جنینی شدید یا طولانی در حدی که سبب ایجاد شواهد هماتولوژیک افزایش اریتروپویزیس باشد نمیشود (11).
در 2003 در تحقیقی که توسط Ferber و همکاران انجام شد ارتباط بین الگوهای ضربان قلب با گویچههای قرمز هستهدار در تولد بررسی و نتیجهگیری شد که ارتباطی قابل توجه بین نتایج بد پرهناتال و افزایش شمارش گویچههای قرمز هسته دار وجود دارد و با توجه به نتایج مثبت کاذب بالایی که الگوهای غیرطبیعی ضربان قلب در پیشگویی نتایج بد پرهناتال دارند، نتایج این تحقیق از مطالعات قبلی که نشان میدهد حضور تسریع ضربان قلب قبل از زایمان تنها متغیر غیروابستهای است که میتواند پیشگوییکننده قابل اعتماد جنین غیر هیپوکسیک باشد حمایت میکند (1).
در تحقیقی با عنوان ارزش پروگنوستیک تسریعها در 1982 نوار قلب جنینها را برای ارزیابی ارزش پروگنوستیک تسریع در مراحل اولیه لیبر و درست قبل از زایمان بررسی کردند. تسریعها به انواع اسپورادیک و پریودیک براساس عدم وجود ارتباط یا وجود ارتباط با انقباضات رحمی تقسیم شدند. نشان داده شد که تسریع اسپورادیک در عرض 30 دقیقه نامطلوب است ولی >3 تسریع سلامت جنین را نشان میدهد. ضربانهای غیرطبیعی همراه با >3 تسریع اسپورادیک پیشآگهی بهتری نسبت به ضربانهای غیرطبیعی همراه با تسریع اسپورادیک دارند.
جنین هایی که تغیرپذیری ضربان قلب کمتری دارند بطور معمول فاقد تسریع هستند و تغیرپذیری نرمال همیشه با تسریعهای اسپورادیک همراهی دارند. آنها نتیجه گرفتند که تسریعها نشانگر سلامت جنیناند در حالیکه فقدان تغییرپذیری ممکن است نشانه هیپوکسی شدید جنینی و اسیدوز باشد. این نتیجهگیری با نتایج نوزادی و شاخص PH پوست سرجنین تأیید میشود (12).
در 1983 در تحقیقی با عنوان افت قلبهای متغیر آتیپیک ارزش و اهمیت پروگنوستیک افتهای متغیر ضربان قلب ارزیابی شد. در نوارهای قلب بررسی شده 19% از نوارهایی که افت متغیر در 30 دقیقه آخر زایمان داشتند نشانههای آتیپیک زیر را مکرراً نشان دادند:
فقدان تسریع
برگشت آهسته ضربان قلب پایه
افت طولانی قلب
فقدان تغییرپذیری در حین افت
تداوم ضربان قلب در یک سطح پایینتر.
آنها نتیجه گرفتند که افت متغیر ضربان قلب با یک یا تعداد بیشتری از این موارد افت متغیر آتیپیک نامیده میشود که برخلاف افتهای متغیر خالص که با موارد بالا همراه نیستند پیشگوییکننده میزان بالایی از اسیدوز جنین و درجه آپگار پایین هستند. این تحقیق نشان میدهد که نوع آتیپیک افت متغیر در تشخیص دیسترس جنینی کمک بیشتری میکند (13).
تعریف عملی واژهها
Heart beat Patherns: شامل فعالیت پایه ضربان قلب، برادیکاردی، تاکیکاردی تسریع، انواع افتها شامل: افت زودرس، افت دیررس، افت طولانی، افت متغیر میباشد.
Baseline Fetal Heart activity (فعالیت پایه ضربان قلب): فعالیت پایه ضربان قلب جنین به ویژگیهای پایهای گفته میشود که سوای تسریعها (Accelerations) یا افتها (Decelerations) دورهای حالت غالب دارد. فعالیت پایه ضربان قلب جنین بطور طبیعی بین beat/min 110-160 میباشد.
Bradycardia (برادیکاردی) ضربان زیر beat/min 110 که باید از تغییر ضربان اپیزودیک که مشخصه افت است افتراق داده شود.
Tachycardia (تاکیکاردی): ضربان بالای bear/min 160 که باید از تغییر ضربان اپیزودیک که مشخصه تسریع میباشد افتراق داده شود.
Accelerations (تسریعها): افزایش ناگهانی در خط پایه ضربان قلب با 90% حرکات جنین با شروع تریمستر دوم. احتمالاً بعنوان نتیجه افزایش آزادسازی کاتکولآمینها و کاهش تحریک واگ، که نشانه اکسیژناسیون طبیعی محور قلبی – مغزی است.
Decelerations (افتها): افت ضربان قلب اغلب در طی دوره زمانی زایمان اتفاق میافتد آنها 4 گروهند:
الف- Deceleration Easly (افت زودرس): با یک انقباض رحم کاهشی تدریجی در ضربان قلب جنین رخ میدهد و سپس ضربان قلب به خط پایه بر میگردد. بندرت به زیر 110-100 ضربان در دقیقه یا20-30 ضربان در دقیقه کمتر از خط پایه افت میکند.
ب- late Deceleration (افت دیررس): کاهشی تدریجی در ضربان قلب جنین که در اوج انقباض یا بعد از آن آغاز میشود و فقط بعد از پایان انقباض به خط پایه بر میگردد. شدت افت دیررس بندرت بیش از 30-40 ضربه در دقیقه کمتر از خط پایه است و بطور تیپیک به بیش از 10-20 ضربان در دقیقه کمتر از خط پایه نمیرسد.
ج- Variable Deceleration (افت متغیر): شایعترین الگوی افت که در جریان لیبر دیده میشود میباشد. افت متغیر بصورت کاهش ناگهانی ضربان قلب است شروع افت معمولاً در انقباضات متوالی متغیر است بعبارتی از نظر زمانی ارتباط متغیری با انقباض رحمی دارد مدت افت کمتر از دو دقیقه میباشد.