کارشناسی ارشد علوم سیاسی
پیشگفتار:
یکی از مسائل مهمی که از نیمه دوم قرن بیستم و به دنبال ظهور کشورهای تازه استقلال یافته جهان سوم در عرصه روابط بین الملل توجه بسیاری از دولتمردان و اندیشمندان سیاسی را به خود جلب نموده است، شناخت پتانسیلها و ظرفیتهای بالقوه و بالفعل این کشورها در جهت برقراری بالاترین سطح روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با آنهاست. از آنجایی که کشورهای جهان سوم سالها تحت سیطره استعمار و استبداد بودهاند، لذا غالبا نتوانستهاند در ساختارهای سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی خود تحولی ایجاد نمایند. کشور پاکستان نیز همانند ایران از این قاعده مستثنی نمیباشد. با عنایت به این موضوع ما نیز در این پژوهش سعی نمودهایم ضمن ارائه تصویری از اشتراکات مذهبی- سیاسی و فرهنگی فیمابین، به بررسی روابط دو جانبه از گذشته تا امروز پرداخته و با ذکر منابع موجود ارتقای همکاریهای منطقهای و بین المللی بر راهکارهای توسعه روابط در جهت تامین منافع ملی ایران بپردازیم. در مجموع میتوان گفت که هدف اصلی در این تحقیق آن است که نشان میدهد اهمیت روابطی همه جانبه و مستحکم با همسایه شرقی کشورمان میتواند گره گشای بسیاری از مسائل امروز منطقه خاور میانه و شبه قاره هند باشد. ضمن اینکه سود آوری عظیم اقتصادی نیز برای ایران در پی خواهد داشت.
در خاتمه لازم است از زحمات کلیه اساتیدی که درزمان تحصیل در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات به اینجانب مطالب فراوانی را آموختند، به ویژه جناب آقای دکتر حمید احمدی که از مقالات و تألیفات ایشان و مباحث کلاسهای درسشان بهره فراوانی بردم تشکر و قدردرانی نمایم.
آذر 1384
فصل اول:
کلیات تحقیق
مقدمه (طرح مسئله):
از آنجایی که پاکستان کشوری است که اشتراکات فرهنگی و قومی فراوانی با ایران دارد و از لحاظ نظامی بسیار نیرومند میباشد (قدرت نظامی پاکستان چهار برابر ایران است)و دارای تسلیحات هستهای بوده و متحد آمریکاست و نیر مرزهای مشترکش با ایران مامن تروریست و قاچاقچیان مواد مخدر می باشد، لذا جمهوری اسلامی ایران برقراری روابط دوستانه و همه جانبه با این کشور را در دستور کار خود قرار داده است. این روابط باید جنبههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اطلاعاتی و امنیتی و حتی نظامی را پوشش دهد و اقدامات به گونهای صورت پذیرد که این کشور با ایران منافع مشترک داشته باشد. در هر صورت مهمترین مسئله برای جمهوری اسلامی ایران حفظ نظام است که آن هم بدون امنیت امکان نخواهد داشت. به دلیل آنکه موضع گیریهای جمهوری اسلامی ایران بیشتر ایدئولوژیک است تا تامین منافع ملی، از این رو جمهوری اسلامی ایران سعی کرده است تا با کشورهای مسلمان که به نحوی در راستای اهداف ایران اشتراک نظر دارند، به ویژه همسایگانش روابط خود را مستحکم کند. علیهذا، یکی از تاکیدات عمده و مستمر مقامات کشور ایران بر حمایت از صلح و ثبات در منطقه استوار بوده است.
از اولین روز استقلال پاکستان از هند، در واقع یک تعارض جدی میان این دو کشور وجود داشته است. این اختلافات به اشکال مختلف ارضی، سیاسی، فرهنگی تبلور یافت. به طور طبیعی پاکستانیها برای حفظ موجودیت و امنیت خودشان در برابر هند و عوامل داخلی نیاز شدیدی به یک نیروی نظامی مقتدر احساس میکردند. به این دلیل در همان سالهای اول تاسیس این کشور هزینه قابل ملاحظهای را برای تقویت نیروی نظامی خود به کار بستند. در غیر این صورت، عوامل بیثبات کننده و ضد وحدت، موجودیت، امنیت و یکپارچگی آن را تهدید خواهد کرد. ایجاد روابط استراتژیک با آمریکا و اسرائیل و ورود به پیمانهای سنتو و اتحاد با ایران در زمان محمد رضا شاه، در این راستا قابل توجیه است. فقدان توانایی رقابت با هند، در تمامی زمینههای علمی، تکنولوژیک، اقتصادی و نظامی و نبود رفاه اجتماعی، وجود گروههای متعدد مذهبی و سیاسی در این کشور با سیستم به ظاهر دموکراتیک اسلامی که البته بسیار دیکتاتوری میباشد، وجود هزاران مهاجر افغانی و تولید و بستهبندی و ترانزیت مواد مخدرو از همه مهمتر تاثیرپذیری شدید از ابرقدرتها به ویژه آمریکا و نیز سلطه این کشور در زمان استعمار به مدت طولانی و همچنین دوران کوتاه پشت سرگذاشتن استقلال و بحران دموکراسی و مسئله بنیاد گرایی اسلامی و به قدرت رسیدن تروریستها، موانع ثبات سیاسی را در این کشور تشکیل میدهد. البته پاکستان به شدت فقیر است، و از کمبود سرمایه نیز رنج میبرد که این مسئله و ترس از هند میتواند زمینهساز همگرایی در سیاست خارجی این کشور با ایران باشد.
و اما پرسشی که مطرح میشود این است که:
توسعه همکاریهای ایران و هند و گسترش روابط پاکستان و آمریکا و نیز حمایت از بنیاد گرایی اسلامی در سالهای گذشته توسط پاکستان، چه تاثیری بر روابط این کشور با ایران گذاشته است؟
اهداف تحقیق:
هدف اصلی این پژوهش آن است که نشان میدهد که اهمیت روابطی همه جانبه و مستحکم با همسایه شرقی کشورمان میتواند گره گشای بسیاری از مسائل امروز منطقه خاور میانه و شبه قاره هند باشد. ضمن اینکه سودآوری عظیم اقتصادی نیز برای ایران در پی خواهد داشت.
اهمیت تحقیق:
پاکستان از آن جهت که کشوری است مسلمان و بسیار فقیر و دارای اختلافات ریشهای با هندوستان و ایدئولوژیک با ایران می باشد و صاحب ارتشی نیرومند با توان تسلیحات هستهای بالاست از سویی دیگر متحد آمریکا میباشد، از طرفی مامن تروریستها، بنیاد گراهای اسلامی و قاچاقچیان مواد مخدر است. لذا این کشور میتواند در تامین امنیت یا ناامنی کل منطقه شبه قاره هند، خاور میانه و حتی جهانی و از همه مهمتر ایران موثر باشد و علیرغم روابط بسیار خوبی که با ایران داشته است، همواره خطری بالقوه (بنیادگرای اسلامی) برای کشورمان است، لذا شناخت از سیاست خارجی این کشور، آگاهی از پتانسیلها و ظرفیتهای هر چه بیشتر همکاری فیمابین ایران و پاکستان و شناخت موانع تاثیرگذار بر توسعه روابط سیاسی دو کشور میتواند در جهت تامین منافع ملی کشورمان موثر باشد. ضمناً مسئولین جمهوری اسلامی باید تلاش کنند علاوه بر سیاست همزیستی مسالمت آمیز با این کشور و تقویت روابط همه جانبه و حمایت از آقای پرویز مشرف مانع به قدرت رسیدن بنیادگراهای اسلامی در این کشور شوند.
اصولا دانستن این مطالب برای دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران ضروری است.
سوال اصلی
عوامل موثر بر روابط سیاسی ایران و پاکستان کدامند؟
سوالات فرعی
چگونه توسعه همکاریهای ایران و هند بر روابط ایران و پاکستان تاثیر گذار بوده است؟
چگونه گسترش روابط پاکستان و آمریکا بر روابط ایران و پاکستان تاثیر گذاشته است؟
چگونه حمایت پاکستان از بنیاد گرایی اسلامی در گذشته بر روابط این کشور با ایران موثر بوده است؟
فرضیات تحقیق
توسعه همکاریهای ایران و هند باعث کاهش روابط میان ایران و پاکستان است. این عامل یکی از عوامل موثر بر روابط سیاسی دو کشور است.
گسترش روابط پاکستان و آمریکا مهمترین عامل تاثیرگذار بر کاهش روابط میان ایران و پاکستان در دهه آینده خواهد بود.
حمایت پاکستان از بنیاد گرایی اسلامی و طالبان در گذشته از مهمترین عوامل سردی روابط میان ایران و پاکستان است.
متغیرها و مفاهیم عملیاتی
چه عواملی باعث توسعه همکاریهای ایران و هند میشود؟ و چگونه بر روابط سیاسی ایران و پاکستان تاثیرگذار بوده است؟
توسعه همکاریهای هند و ایران در چه زمینههایی است؟ و چه تأثیری بر روابط ایران و پاکستان دارد؟ گسترش روابط آمریکا و پاکستان در چه زمینههایی است و چه تاثیری بر روابط ایران و پاکستان در آینده خواهد داشت؟ چه عواملی باعث گسترش روابط آمریکا و پاکستان شده است؟
2- حمایت پاکستان از بنیاد گرایی اسلامی چگونه است؟ و چه تاثیری بر روابط این کشور با ایران دارد؟ چه عواملی سبب حمایت پاکستان از بنیاد گرایی اسلامی در گذشته شده است؟
روش تحقیق
مبتنی بر منابع کتابخانهای، جستجو در سیاستهای اینترنتی و نیز تجزیه و تحلیل نگارنده از موضوع تحقیق میباشد.
مشکلات و موانع تحقیق
در راستای بررسی روابط ایران و پاکستان اثر جامع و کاملی وجود ندارد و نیز منابع موجود پراکنده و از لحاظ تعداد بسیار کم میباشد و دسترسی به آنها مشکل است. ضمنا منابع موجود غالبا قدیمی بوده و به روز نمیباشد.
سازماندهی تحقیق:
تحقیق حاضر شامل یک مقدمه وسه فصل میباشد. در مقدمه (طرح مسئله) ضمن ارائه تصویری از آنچه که در این پژوهش ارائه خواهد شد، به سوالات اصلی و فرعی و فرضیات نیز اشاره شده است، اهداف تحقیق، اهمیت تحقیق، متغیرها و مفاهیم عملیاتی، روش تحقیق، مشکلات و موانع تحقیق و در انتها سازماندهی تحقیق نیز از اجزای دیگر آن است و مجموعا فصل اول پژوهش را تشکیل میدهد. در فصل دوم ضمن بررسی پیدایش کشور پاکستان، جغرافیایی طبیعی و اوضاع اقلیمی، جغرافیای انسانی، دین و مذهب رسمی، اوضاع شیعیان پاکستان، نوع حکومت و سیستم اقتصاد این کشور به اختصار پرداختهایم. نهایتا در فصل آخر به تاریخچه روابط سیاسی کشور ایران و پاکستان اشاره نمودهایم. در این فصل ابتدا روابط ایران و پاکستان قبل از استقلال (1947-1739) پس از استقلال (1971-1947) روابط پاکستان و ایران از (1979-1971) و در انتهای فصل به روابط ایران و پاکستان پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز را ذکر کردهایم و در بخش پایانی به ارائه نتیجه نهایی از بحث پرداختیم و ضمناً اهمیت شناخت هر چه بیشتر سیاست خارجی پاکستان در قبال ایران نیز لازم وضروری دانستهایم.
فصل دوم:
خصوصیات کشور پاکستان
پیدایی پاکستان
در اواسط قرن نوزدهم میلادی شبه قاره هند، تحت استعمار انگلستان درآمد و دولت انگلستان پس از سرکوب مردم از سال 1857 میلادی این منطقه را جزو امپراطوری بریتانیا شناخت وفرمانروایی مطلق شبه قاره هند از طرف پادشاه انگلیس انتخاب شد.
مبارزات مردم شبه قاره هند برای رهای از استعمار انگلستان بعد از جنگ جهانی دوم به رهبری مهاتما گاندی رهبر حزب کنگره ملی و محمد علی جناح رهبر حزب اتحادیه مسلمین «سلم لیگ» همچنان ادامه داشت تا عاقبت در سال 1947 منجر به استقلال منطقه گردید.
طبیعی بود که به علت اختلاف مذهبی دو رهبر (مسلمان هندو) اختلافات اصولی و سلیقهای با یکدیگر داشته باشند، ولی در طول دوران مبارزات ضد استعماری آنها را کنار گذاشته و متفقا دست به کار شده بودند. سرانجام در همان سال 1947 انگلستان ناگزیر به اعطای استقلال به هندوستان گردید و مقارن با آن قسمت مسلمان نشین هندستان از شبه قاره هند جدا و با نام پاکستان به صورت یک کشور مستقل در عرصه سیاست بینالمللی دیده شد.
جغرافیایی طبیعی و اوضاع اقلیمی
کشور پاکستان از شمال به افغانستان، و از جنوب غربی به ایران، از جنوب به دریای عمان، از شرق به هندوستان و از شمال شرق به چین محدود میگردد. وسعت آن در حدود 803 هزار کیلومتر مربع میباشد که از این نظر سی و سومین کشور جهان محسوب میشود. سلسله جبال هیمالیا، قره قروم و هندوکش در مناطق شمالی این کشور با هم تلاقی میکنند و اغلب مشخص کننده مرزهای بین المللی میان پاکستان، چین و افغانستان هستند. پاکستان دارای آب و هوایی متغیر است. کویری، کوهستانی و خشک و مناطق گرم و استوایی حداقل 30 درصد از خاک پاکستان قابل کشاورزی، 7 درصد مراتع طبیعی، 5 درصد مناطق جنگلی و مابقی آن را کوهستانها تشکیل میدهند.
جغرافیایی انسانی
بر اساس جدیدترین برآورد (جولای سال 2000 م) پاکستان بالغ بر 41 میلیون و 553 هزار نفر جمعیت دارد.
در حال حاضر نژاد مردم این کشور مخلوطی از نژادهای مختلف است که به طور عمده از نژاد هند و اروپایی به شمار میآید. مردم پاکستان از اقوام پنجابی، سندی، بلوچ و پاتان تشکیل شدهاند. تقسیمات کشوری نیز متناسب با تقسیمات نژادی است و برای هر قوم یک ایالت در نظر گرفته شده است. اما از آنجا که پنجاب نیمی از جمعیت کشور را در خود جای داده است و خواستگاه زمامداران و رهبران سیاسی و نظامی کشور بوده است، نوعی رقابت و مخاصمه بین این ایالت و دیگر ایالات مشهود است.
مردم سه ایالت دیگر همواره خود را تحت سلطه استعمار پنجابیها دانستهاند در طول تاریخ کوتاه پاکستان دشمنی ریشهداری بین پنجابیها از یک سو و مردم دیگر ایالات پدیدار گشته است. انحصاری پستهای اداری و نظامی در سه ایالت دیگر به دست پنجابیها و تفوق آنان از لحاظ اقتصادی بیش از پیش زمینه را برای بروز اختلافات و افزایش آن فراهم آورده است. آموزش ابتدایی و متوسطه در پاکستان به زبان اردو صورت میگیرد اما زبان مورد استفاده در دانشگاهها همچنان انگلیسی است و به طور وسیعی در زمینههای تجاری حقوقی و کارهای اداری مورد استفاده قرار میگیرد. لازم به ذکر است به طور میانگین در کیلومتر مربع خاک پاکستان 07/176 نفر زندگی میکنند و نسبت جمعیت شهری این کشور 5/36 درصد است. از سویی دیگر 9/58 درصد از مردان و 30 درصد از زنان بالای 15 سال پاکستان با سوادند و پاکستان از نظر امکانات بهداشتی به شدت در رنج است و بیماریهای واگیر در این کشور به خصوص روستاها شیوع دارد.
دین و مذهب رسمی
در اوایل قرن ششم میلادی اسلام وارد شبه قاره هند شد. در آغاز قرن یازدهم میلادی سلطان محمد غزنوی مناطق وسیعی از شبه قاره هند را تصرف کرد. در دوران حکومت مغول تمامی شبه قاره هند تحت فرمانروایی مسلمان بود.در اواسط قرن هیجدهم انگلستان سلاطین مسلمان را سرنگون ساختند و حکومت خود را به مدت دو قرن بر سراسر قاره هند اعمال کردند، حدود 97% از مردم پاکستان مسلمانند که قریب 25% آنرا شیعیان و 67 درصد اهل تسنن هستند. و مابقی اقلیتهای مذهبی هستند (حدود 3%)
شیعیان پاکستان
شیعیان در پاکستان پراکنده اند و دارای مراکز متعدد دینی در شهرهای مختلف میباشند. مواد درسی این مدارس اقتباسی از مدارس دینی ایران است. تا زمانیکه مفتی جعفر حسین زنده بود میان شیعیان وحدت وجود داشت ولی پس از فوت وی شکاف افتاد و به دو گروه تقسیم شدند: گروه طرفدار عارف حسین حسینی و گروه دیگر به طرفداری از سید حامد علیشاه پرداختند.
حکومت
نوع حکومت در این کشور از نظر سیاسی جمهوری فدرال و از نظر ایدئولوژیک «جمهوری اسلامی» است. قانون اساسی این کشور «قانون اساسی موقت» اختیارات وسیعتری به نظامیان می دهد و نظارت عالیه و حق برکناری هر سه قوه مقننه، قضائیه و مجریه را به رئیس جمهور می دهد.
اقتصاد
اقتصاد پاکستان مبتنی بر بازار آزاد است. با این حال صنایع بزرگ و معادن عمده در اختیار دولت می باشد و از سوی دیگر اقتصاد پاکستان از سوی دولت و از طریق برنامههای عمرانی پنج ساله کنترل می شود و در حال حاضر برنامه عمرانی نهم در این کشور در دست اجرا است.
پاکستان در سالهای 1989 - 1988 در نخستین سال برنامه عمران جاری با رشد اقتصادی پایین و نرخ تورم نسبتا بالا مواجه میشد. رشد تولید ناخالص داخلی در همان سال از 5/4 درصد تجاوز نکرد. حال آنکه همین نرخ رشد در سال مالی قبل 06/6 درصد بود. معدن اگرچه تنها یک درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد، اما با این حال نقش مهمی در توسعه اقتصادی پاکستان ایفا میکند. در سال 1984-1983 مبلغی معادل 2 میلیارد روپیه از سوی دولت برای سرمایهگذاری در بخش معدن اختصاص داده شد در حالیکه مبلغ مذکور در سال مالی قبل از آن تنها 173 میلیون روپیه بوده است. در حال حاضر روزانه حدود 65 هزار بشکه نفت در پاکستان تولید میشود که عملا جوابگوی 22 درصد از نیازهای داخلی است و در سالهای 88-1987 تولید داخلی نفت پاکستان 163 میلیون بشکه بوده است. چاههای نفتی در دو ایالت سند و پنجاب قرار دارند و از مجموع 3 حلقه چاه نفت موجود، 9 چاه با مشارکت خارجیها اداره میشود. ذخایر گاز موجود قابل بهرهبرداری در پاکستان 15706 میلیارد فوت مکعب تخمین زده میشود. که تاکنون 4437 میلیارد فوت آن مصرف شده است.
به رغم توسعه نسبی صنعت در پاکستان که کشاورزی همچنان مهمترین بخش اقتصادی کشور است. 4/26 درصد محصول ناخالص داخلی از محل کشاورزی تامین می شود و 45 درصد کل صادرات پاکستان را نیز محصولات کشاورزی تشکیل میدهد. اساسا پاکستان یک کشور کشاورزی است و 72 درصد از جمعیت کشور در بخش کشاورزی به کار اشتغال دارند. پاکستان طی ده سال گذشته توانست نه تنها از لحاظ گندم به خودکفایی برسد بلکه موفق شد سالانه مقدار زیادی از این کالاهای اساسی و استراتژیک را به خارج نیز صادر کند. رشد کشاورزی در سال 84-1983 معادل 5/4 درصد بود و تولید گندم در سالهای مذکور 1/7 درصد افزایش یافت و مجموعاً به 67/12 میلیون تن رسید. تولید برنج با 2/2 درصد افزایش 24/3 میلیون تن برآورد شد. و پنبه با 12 درصد به 47/1 میلیون تن رسید. در سال 88-1987 بخش کشاورزی 3/26 درصد تولید ناخالص داخلی، 45 درصد صادرات و 52 درصد نیروی کار را به خود اختصاص داده است. صنایع پاکستان به طور عمده به تکنولوژی وارداتی از کشورهای پیشرفته صنعتی وابسته است. بدین ترتیب که بر مبنای سرمایه و نیروی انسانی متخصص در کشورهای صنعتی و قیمت ارزان مواد خام و دستمزد کارگر در پاکستان طرح ریزی شده و شرایط و مقتضیات کشور در طرح و بهرهبرداری از آنها مراعات نگردیده است. مشخصات صنایع پاکستان عبارت از مصرف بالای انرژی، عدم کفایت نیروی کارگر و نیاز به ایجاد بازار و شبکه وسیع توزیع میباشد. دولت پاکستان در سال 1972 صنایع کودشیمیایی، صنایع شیمیایی، اتومبیل، سیمان تصفیه نفت و در سال 1974 کارخانههای روغن نباتی را به عهده گرفت و ملی اعلام کرد. در سال های 1988-1978 سهم بخش صنعت در تولید ناخالص داخلی از رشد، 9/18 درصد بوده است. بخش صنایع 55 درصد از کل کالاهای صادراتی پاکستان را تولید و مجموعا بخشهای صنعت در پاکستان عبارتند از: نساجی، کودشیمیایی، سیمان، پتروشیمی، صنایع مهندسی و …. بنا به گزارش بانک دولتی پاکستان در سالهای 89-1988 مجموع کسر بودجه کشور 6/23 میلیارد روپیه بوده است. همچنین در همان سال تورم 8 درصد اعلام شده در حالیکه نرخ تورم در سالهای قبل از آن 6 درصد اعلان شده بود. طی 10 سال گذشته و در پی کوششهایی که برای اسلامی کردن کشور و اجرای شریعت به کار برده شده، اقداماتی در جهت حذف ربا از سیستم بانکی کشوربه عمل آمده است. در حال حاضر گفته میشود که کلیه معاملات در بانکهای پاکستان بر اساس عقود اسلامی صورت میگیرد و ربا از نظام بانکی این کشور حذف شده است.
مهمترین بندر صادراتی و وارداتی پاکستان بندرکراچی است. بر طبق آمار مذکور در نه ماه اول سالهای 89-1988 معادل 11117500 تن کالا یا صادر یا وارد کرده است. از این مقدار 371/9 هزار تن وارد و 904/1 هزار تن صادر شده است. این بندر کاملا مدرن و به آخرین دستگاههای تخلیه و بارگیری انواع کالا از جمله نفت مجهز شده است. بر طبق آمار صادرات پاکستان در سالهای 88-1987 معادل 4/78 میلیارد روپیه و واردات آن 3/111 میلیارد روپیه بوده است. اقلام عمدهای که توسط موسسات دولتی صادر میشود عبارتند از: مشتقات نفتی، پنبه خام، سیمان، هیدروکسیدسدیم، سنگ نمک، برنج، زغال، کود، کود شیمیایی و سایر محصولات صادراتی که توسط بخش خصوصی است عبارتند از: ماهی، چرم، پوشاک و منسوجات از الیاف مصنوعی، لباسهای دوخته و قالیچه و فرش- اقلام عمده صادرات پاکستان عبارتند از: مواد شیمیایی، کالاهای الکترونیکی، ماشین آلات و وسایل حمل و نقل، فولاد و کالاهای ساخته شده از آنها، نفت و محصولات حاصله، روغنهای خوراکی و …میباشد. پاکستان کشور پر جمعیت و فقیری است و تعصبات فرقهای در این سرزمین مانع از ثبات قدرت سیاسی و در نتیجه امنیت اقتصادی است. پاکستان از لحاظ منابع زیرزمینی چندان غنی نیست و و همین مسئله وابستگی اقتصاد این کشور را به مواد اولیه منجر شده است. سهم بخش صادرات در تولید ناخالص داخلی پاکستان 7/48 درصد سهم بخش صنعت 4/25 درصد است. میزان تولید ناخالص داخلی پاکستان در حدود 6 میلیارد دلار و نرخ رشد آن در حدود 9/3 درصد است. میانگین نرخ رشد تولید ناخالص داخلی پاکستان در فاصله سالهای 1990 تا 1998 حدود 9/5 درصد بود. درآمد سرانه پاکستان در حال حاضر کمتر از 475 دلار است و همین امر منجر شده است که حداقل 40% از ساکنان این سرزمین زیر خط فقر زندگی کنند. 9/25 درصد از تولید ناخالص داخلی پاکستان مربوط به بخش کشاورزی، 7/48 درصد مربوط به بخش خدمات و 4/25 درصد مربوط به بخش صنعت است. نرخ تورم پاکستان در سال 1999 به 6 درصد رسید. از سوی دیگر پاکستان بالغ بر 7/38 میلیون نفر نیروی کار دارد ولی تعداد زیادی از نیروها در سن اشتغال پاکستان به سایر کشورهای خاورمیانه مهاجرت کردهاند: نرخ بیکاری در پاکستانی طی سال 1999 حدود 17 درصد بوده است. 44 درصد از نیروی کار پاکستان در بخش کشاورزی، 17 درصد بخش صنعت و 39 درصد در بخش خدمات شاغلند.
پاکستان توان تولید 2/59 میلیارد کیلو وات ساعت انرژی الکتریکی دارد که 63 درصد از آن توسط نیروگاههای حرارتی و 36 درصد آن توسط نیروگاههای برق- آبی و کمتر از یک درصد آن توسط نیروگاههای اتمی و بادی تامین میشود. پاکستان ذخایر نه چندان غنی گاز طبیعی، نفت، زغال سنگ، سنگ آهن، مس، نمک و سنگ آهک دارد. همچنین صنایع نساجی، فرآوردههای غذایی، مصالح ساختمانی، پوشاک، کاغذ و صنایع شیلاتی مهمترین شاخههای صنعتی پاکستان به شمار میروند. پنبه، کنف، گندم، برنج، نیشکر، میوه و ترهبار، ادویه و حنا مهمترین تولیدات بخش کشاورزی این کشور است. پاکستان در سال 1999 نزدیک به 4/8 میلیارد دلار کالا به خارج صادر کرد که بیشتر شامل کنف، پنبه، برنج و سایر محصولات کشاورزی بود. در این سالها به ترتیب آمریکا، هنک کنگ، انگلستان، آلمان و امارات متحده عربی در ردیف مهمترین شرکای صادراتی پاکستان قرار گرفتند. (لازم به ذکر است که پاکستان و ایران در شرایط فعلی در حدود نیم میلیارد دلار مبادلات اقتصادی دارند مهمترین کالاهای صادراتی ایران به پاکستان شامل: موادسوختنی، گاز، پنبه خام، میوه و سبزیجات، قایق و شناور و لوازم یدکی میباشد. پاکستان نیز به ایران برنج، نخ، انواع ماشین آلات و پارچههای کتان صادر میکند) از سوی دیگر پاکستان در سال 1999 بالغ بر 8/9 میلیارد دلارکالا از خارج خرید که بیشتر شامل ماشین آلات صنعتی، نفت خام، فرآورده های نفتی، و وسایل حمل و نقل و برخی موارد معدنی بود.