فصل اول :
موضوع : بررسی روشهای تدریس سنتی و جدید وتأثیر آنها در یادگیری دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی منطقه 9 آموزش و پرورش شهر تهران.
مقدمه :
در دنیای پیچیده ، هیچکس بی نیاز از تعلیم و تربیت نیست . امروز فعالیت در مدرسه ودر امر آموزش ، خود بخش عظیمی از زندگی انسآنها شده است . لحظاتی را به خاطر می آوریم که چگونه نشستن در کلاس، گوش دادن به صدای یکنواخت معلم ،حفظ کردن بدون فهم مطالب درسی ، دلهره واضطراب ناشی از امتحان، وسرزنش معلمان ووالدین موجب نفرت وگریز ما از کلاس درس ومحیط آموزشی می شد .راستی چرا ؟! چرا فعالیت های آموزشی نتوانست مارابا محیط آموزش مأنوس ، وبه یاد گیری علاقهمند کند ؟ چرا فعالیتهای مدرسه با تهدید اصرار معلمان صورت می گرفت؟ چرا شاگردان از تعطیل شدن مدرسه احساس رضایت وخوشحالی میکردند؟ مقصر اصلی جه کسی بود؟ معلم ناتوان وناآگاه یا شاگرد بیعلاقه و بیاستعداد؟ آیا معلمان تعلیم وتربیت، نتوانستهاند امکانات مطلوب یادگیری و زمینههای شکوفایی استعداد شاگردان را فراهم کنند؟ و یا انتخاب روشهای تدریس به درستی انجام نشده است؟ اگاهی و شناخت معلم از اصول و روشهای تعلیم و تربیت عامل مهمی است که میتواند اورا در کار خود موفق و موید سازد. معلم باید قادر باشد با شناخت شاگردان وآگاهی از فرایند تدریس، نیازهای آنان را مشخص کند و با در نظر گرفتن تواناییهای ایشان به ایجاد وضعیت مطلوب آموزش اهتمام ورزد .
بیان مسئله : چه رابطهای بین نوع انتخاب روش تدریس و تأثیر آن در یادگیری دانشآموزان وجود دارد؟
فرضیه : بین نوع انتخاب روش تدریس و تأثیر آن دریاد گیری دانشآموزان همبستگی وجود دارد.
اهداف :
- معرفی روشهای سنتی و جدید تدریس در نظام آموزش .
- نقد و بررسی روشهای مختلف تدریس و تأثیر نوع انتخاب آنها در یادگیری دانشآموزان.
- بررسی محاسن ومعایب استفاده از روشهای مختلف تدریس.
جامعه آماری: جامعه مورد مطالعه، دانشآموزان دختر مقطع راهنمایی منطقه 9 تهران هستند .
تقسیم بندی دانشآموزان درسه پایه اول ، دوم ، وسوم راهنمایی میباشد .
تحقیق مورد نظر در بررسی روشهای تدریس مختلف وتأثیر آنها برروی دانشآموزان است.
نمونه گیری: تعداد کل دانش آموزان300نفر میباشد .ودرهرپایه3 کلاس وجود دارد .
تعداد دانش آموزان هرکلاس تقریبأ 33 نفراست .
تعاریف ، اصلاحات وواژهها :
تدریس : تعریف اول : بیان صریح معلم در باره آنچه باید یاد گرفته باشد .
تعریف دوم :همورزی متقابلی که بین معلم و شاگرد ومحتوا در کلاس درس جریان دارد.
تعریف سوم : فراهم آوردن موقعیت واوضاع واحوالی که یادگیری رابای دانش آموزان
آسان کند.
روش تدریس : به مجموعه تدابیرمنطقی که معلم برای رسیدن به هدفهاباتوجه به شرایط وامکانات اتخاذ میکند،
یادگیری :یادگیری یعنی تغییردر رفتار ، یعنی تغییریکه بر اثر تعادل شاگرد با محیط حاصل میشود .
ارتباط ورابطه : آنچه که بین دو چیز و یا دو نفر همبستگی را ارتباط میدهد .
تأثیر : اثر گذاشتن درچیزی-نفوذ کردن .
نوع انتخاب روش تدریس: یعنی اینکه بین انواع روش های تدریس کدامیک را انتخاب میکنید .
دانش آموز: کسی که به فراگیری علم ویا چیزی می پردازد .
تعریف عملیاتی: انتخاب اینکه کدامیک از انواع روشهای تدریس در یادگیری دانش آموزان موثر است. روشهای سنتی و متداول یا روشهای تدریس جدید .
نوع انتخاب روش تدریس در یادگیری دانشآموزان بسیار موثروحائز اهمیت است .
فصل دوم: ادبیات و پیشینه تحقیق :
مقدمه:
انتخاب روش تدریس یکی از مراحل مهم طراحی آموزشی است. معمولاً علم بعد از انتخاب محتوا و قبل از تعیین وسیله، باید خطمشی و روش مناسب تدریس خود را انتخاب کند؛ چون خطمشی معلم و روش تدریس او چگونگی فعالیت شاگردان را برای رسیدن به هدفهای آموزشی مشخص میسازد.
در واقع، به مجموعه تدابیر منظمی که معلم برای رسیدن به هدف، با توجه به شرایط و امکانات، اتخاذ میکند روش تدریس میگویند.
معلم بدون شناخت روشهای مختلف تدریس، هرگز به انتخاب صحیح آن نخواهد بود. او هر اندازه که با روشهای تدریس آشنا باشد در موقعیتهای مختلف برای رسیدن به مقاصد آموزشی، آزادی عمل بیشتری خواهد داشت.
معرفی روشهای مختلف تدریس:
امروزه روشهای تدریس تحت دو عنوان «روشهاس تدریس سنتی» و «روشهای تدریس جدید» مسطوح شده است.
روشهای تدریس سنتی که شاید بیشترین حاکمیت را بر فعالیتهای مدارس دارد در بخش اول تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. در این بخش روشهای تدریس سنتی همچون روش حفظ و تکرار، روش سخنرانی، روش پرسش و پاسخ، روش نمایشنامهای، روش گردش علمی، روش گروهی، و روش آزمایشگاهی معرفی شده و به نقد و بررسی روشها پرداخته شده و همچنین محاسن و معایب و چگونگی کاربرد آنها و تأثیر آنها در یادگیری دانشآموزان مورد بررسی قرار گرفته است. بخش دوم نیز روشهای تدریس جدید را مورد بحث قرار داده است و به معرفی و نقد و بررسی روشهایی همچون روش آموزش انفرادی ، از قبیل آموزش تا حد تسلط، تدریس خصوصی ، آموزش رایآنهای ، آموزش برنامهای ، آموزش انفرادی تجویز شده ،آموزش انفرادی هدایت شده، پرداخته است و همچنین تأثیر استفاده از این روشها را در یادگیری دانشآموزان مورد تحقیق قرار داده است.
بخش اول: (بررسی روشهای سنتی و تأثیر آنها در یادگیری دانشآموزان) روشهای سنتی روشهایی هستند که اکثر مدارس دنیا ، در طول تاریخ آموزش و پرورش از آن استفاده کردهاند و امروزه نیز یکی از متداولترین روشهای حاکم بر مدارس هستند. مهمترین این روشها ، روش حفظ و تکرار ، سخنرانی ، پرسش و پاسخ، روش نمایش ، ایفای نقش ، گردش عملی، بحث گروهی و روش نمایش است.
روش حفظ و تکرار:
روش حفظ و تکرار یکی از قدیمیترین روشهای آموزشی است . در این روش، به حافظه سپردن مطالب و تکرار و پس دادن آن مهمترین کار به شمار میرود. معلمی که بر محتوای درس مسلط است ، تمام یا قسمتی از آن را بیان میکند و سپس انتظار دارد که شاگردان همان مطالب را به وسیله تمرین و تکرار به خاطر بسپارد تا در جلسه آینده یا در هنگام امتحان به او پس بدهند. در واقع ، در این روش ، تدریس عبارت است از ارائه مفاهیم به صورت شفاهی یا کتبی از طرف معلم و تکرار و حفظ کردن و پس دادن ان توسط شاگردان. اقلب پاداش و تنبیه از عوامل ایجاد انگیزه در این روش است، بویژه ترس از امتحان از وسایل مهم تحریک یادگیری شاگردان محسوب میشود. ارزشیابی در این روش تنها به منظور سنجش حافظه و میزان تسلط شاگردان بر محتوا صورت میگیرد. در این روش ، انضباط بسیار سخت و آمرانه است. روابط معلم و شاگرد رسمی و بر اساس احترام و ترس بنا میشود. هدف اصلی در این روش ، پرورش نیروهای مجرد ذهنی است. مفاهیم حفظ شده در این روش ، ارتباطی با دنیای کار و فعالیت ندارد و یادگیری بیشتر بر اساس تمرین و تکرار صورت میگیرد.
تمرینهای حافظهای موجود در بسیاری از کلاسهای ما از این نوع است. این روش معمولاً انسان خلاق ، مبتکر، کارآمد و نقاد تربیت نمیکند و رقبت یادگیری را از بین میبرد و روحیهای نامطلوب ایجاد میکند.
محاسن و محدودیتهای روش حفظ و تکرار:
الف) محاسن:
روش حفظ و تکرار برای به خاطر سپردن اصول ، قواعد، و قوانین در علوم مختلف روش مناسبی است.
برای تعلیم و تربیت جمعی، به منظور حفظ و نگهداری معتقدات ، تاریخ، فرهنگ و ادبیات یک ملت مفید است.
برای تقویت و پرورش صفاتی از قبیل اطاعت، احترام به گذشته و احترام به مسنترها روش خوبی است.
کمتر به معلمان با تجربه نیاز دارد.
ارزانترین روش آموزشی است، زیرا در این روش چندان نیازی به امکانات و تجهیزات آموزشی نیست.
ب) محدودیتها:
در این روش ، ارتباط و همکاری متقابل بین معلم و شاگرد وجود ندارد.
به علت وجود انضباط خشک، این روش باعث ایجاد و توسعه روابط نامناسب بین معلم و شاگرد میشود.
وسیله مناسبی برای برانگیختن حس کنجکاوی شاگردان نیست و به همین دلیل، شاگردان اغلب از محیط مدرسه بیزارند.
این روش افراد متفکر، تحلیلگر و نقاد پرورش نمیدهد.
فعالیت در این روش یکنواخت است و به تفاوتهای فردی توجه نمیشود.
در فعالیتهای آموزشی علاقه ، رقبت و استعداد شاگردان در نظر گرفته نمیشود.
معلومات کسب شده رابطهای با زندگی واقعی ندارد.
این روش افراد فعال و شایسته برای زندگی اقتصادی و اجتماعی تربیت نمیکند.
روش سخنرانی:
آیا آمادگی دارید به شاگردانتان به نحو احسن آموزش دهید؟
آیا میدانید چگونه با شاگردانتان رابطه عاطفی مناسبی برقرار کنید؟
آیا میتوانید اندیشههای خود را به طور منسجم سازمان دهید؟
آیا میتوانید شاگردانتان را برانگیزید تا به سخنرانی شما توجه کنند؟
آیا توانایی نتیجهگیری از سخنرانی خود را به نحو مطلوب دارید؟
اگر پاسخ سؤالات فوق منفی باشد، شما برای تدریس مطالب و مفاهیم آموزشی با روش سخنرانی مشکل خواهید داشت.
روش سخنرانی در نظام های آموزشی، سابقهای طولانی دارد. ارائه مفاهیم به طور شفاهی از طرف معلم و یادگیری آنها از طریق گوشکردن و یادداشت برداشتن از طرف شاگرد ، اساس کار این روش را تشکیل می دهد. در این روش، یک نوع انتقال یادگیری رابطه ذهنی بین معلم و شاکرد ایجاد میشود. از خصوصیات این روش، فعال و متکلم وحده بودن معلم و پذیرنده و غیر فعال بودن شاگرد است. در فرایند تدریس، تمام عوامل تحت کنترل معلم است. او میتواند به هر ترتیبی که خود میپسندد درباره موضوع مورد نظر سخن بگوید و هروقت لازم بداند آن را پایان دهد. انتقال یک پیام جریان فکری یکطرفه از طرف معلم به شاگردان است.
مراحل اجرای روش سخنرانی:
روش سخنرانی خواه مفصل باشد یا مختصر، دارای مراحل اجرایی ذیل است :
مرحله اول ، آمادکی برای سخنرانی
کمیت و کیفیت یک سخنرانی تعیین کننده نوع آمادگی معلم برای سخنرانی است در سخنرانیهای کوتاه، فوری و غیر رسمی معمولاً کسب آمادگی چندان امکانپذیر نیست ، اما برای سخنرانیهای طولانی و نسبتاً رسمی، همچون کلاس درس ، معلم باید آمادگی کافی داشته باشد. برای فرد سخنران آمادگی باید از سه نظر کسب شده باشد:
1- آمادگی از نظر تجهیزات:
- آیا در سخنرانی از وسایل آموزشی استفاده خواهد شد؟
- وسایل آموزشی بسیاری مانند: فیلم، تلویزیون، اسلاید و نوارهای ضبط شده وجود دارند که میتوانند معلم را در یافتن مطالب مناسب و ایراد سخنرانی کمک کنند.
- معلم باید آنها را با توجه به هزینههای موجود ، مورد بررسی قرار دهد و آنهایی را که میتوانند سخنرانی را تقویت کنند انتخاب نماید.
2- آمادگی عاطفی:
- آیا من با آسودگی سخنرانی میکنم؟
- بسیاری از مردم هنگام سخنرانی دچار نوعی ترس ناگهانی میشوند. این ترس به هنگام ارائه سخنرانی موجب کاهش توانایی ارتباط میشود. ترس از سخنرانی را میتوان با روشهای مختلف کاهش داد. یکی از روشهای بسیار مؤثر کاهش ترس، روش از بین بردن منظم حساسیت است. این روش به انسان یاد میدهد چگونه راحت و آسوده باشد. پس از اینکه فرد آسوده و راحت شد، تعدادی عوامل درجهبندی شده که ایجاد اضطراب می کند، به موقعیت اضافه میشود. اگر فرد بتواند در موقعیت ایجاد شده آسوده خاطر بماند ، میتواند مطمئن شود که موقعیتهای اضطرابانگیز خنثی شدهاندو دیکر اثر نخواهند داشت. چنین آموزشی میتواند توانایی روبه رو شدن بدون ترس با شنوندگان را به سخنران اعطا کند.
3- آمادگی از نظر زمان:
- آیا زمان کافی برای آماده شده وجود دارد؟
- سازماندهی خوب یک سخنرانی و طی یک مراحلی مانند جمعآوری اطلاعات ، تنظیم مطالب ، تعیین موارد ، تأکید (مهم) و فراهم ساختن مثالهای نافذ و ناب مستلزم وجود زمان مناسب است. سخنرانی، در واقع ، تجدید بنای در مقیاس کوچک از ساختمان دانش و اطلاعات سخنران است. چنین تجدید بنایی نیاز به زمان مناسب دارد و اگر چنین فرصتی در اختیار سخنران نباشد، نمیتوان از او انتظار داشت که سخنرانی مطلوبی ارائه دهد.
مرحله دوم : مقدمه سخنرانی
از مقدمه میتوان به منظور ایجاد رابطه بین معلم و شاگرد، جلب توجه شاگردان، نشان دادن مندرجات و مضامین اساسی به فعالیت و جنبش در آوردن اطلاعات و تجربیات شاگردان استفاده کرد.
ایجاد رابطه بین معلم و شاگرد: نقش ارتباطی مقدمه ممکن است هنگامی آشکار شود که معلمی خود را به شاگردان معرفی میکند، نام آنان را میپرسد، صحبتهای گرم و صمیمانه ای درباره وقت کلاس به میان میآورد، لطیفه یا حکایت کوتاهی میگوید یا قسمتی از مراحل کار را معین میکند.
جلب توجه شاگردان: شیوههای جلب توجه شاگردان به سخنرانی متعدد است. فعالیت همچون طرح سؤال، بحث و گفتگو، استفاده از وسایل بصری یا گفتن این نکته که از «درس امتحان گرفته میشود» ممکن است موجب توجه شاگردان به محتوای سخنرانی بشود. در جلب توجه شاگردان، رعایت نکات زیر میتواند بسیار مفید باشد:
الف) شناخت علایق و خواستههای شاگردان: شناخت علایق و خواستههای شاگردان از عوامل مهم جلب توجه است. برای شناخت علایق و رغبت شاگردان، معلم باید به عوامل متعددی مانند سن، جنس، وضعیت اجتماعی- اقتصادی، سطح تواناییها،موفقیتها و سوابق آموزشی توجه کند و براساس شناخت آنها، سخنرانی خود را سازمان دهد.
ب) ایجاد انگیزش: گفتن عبارتهایی مانند:
- مسائلی که مطرح میشوند مهم است،
- سؤالات امتحانی از این مبحث طرح خواهند شد،
از موضوعاتی هستند که ایجاد انگیزه میکنند.
گیج در کتاب روانشناسی تربیتی میگوید: آلیسون وآش (1951) در آزمایش نشان دادند که گفتن این مطالب که : «مضمون یک فیلم مهم و مشکل است»، یادگیری را بهبود میبخشد. به احتمال قوی، بهتر خواهد بود اگر در هنگام سخنرانی یا موقعیتهای آموزشی دیگر، به فراگیران گفته شود: «مطالب مشکل اما قابل فهم است» یا «مسائل بیشتر از آنکه ساده باشند قابل حل هستند». در چنین حالتی، اگر آنان در درک مطلب یا حل مسئله موفقیت بدست آورند، اعتماد به نفس خود و خودساختگیشان بیشتر خواهد شد، در حالی که اگر در درک مطالبی که به آنان گفته شده «آسان است» موفق شوند، تقویت و خودساختگیشان کمتر خواهد بود و اگر موفق نشوند، میزان از دست دادن اعتماد به نفسشان افزایش خواهد یافت؛ بنابراین، بهتر است در فرایند تدریس، به شاگرد گفته شود: «موضوع مشکل ولی قابل فهم و حل است.»
ج) بیان صریح هدفها و نکات مهم سخنرانی: معلم باید کلیه هدفهای اجرایی مورد نظر در سخنرانی را با جملاتی صریح و روشن بیان کند یا روی تخته گچی بنویسد. در دو مطالعهای که بلگارد، روزنشاین و گیج (1971) انجام دادهاند، ضریب همبستگی بین میزان «وضوح هدفها» برای شاگردان و میزان یادگیری آنان را 39/0 اعلام کردهاند.
د) استفاده از پیش سازماندهنده: اگر چه میزان تأثیر پیش سازماندهنده در روش سخنرانی چندان معلوم نشده است و حتی گاهی نامعین و تا حدودی متناقض است، اما به اعتقاد آزوبل، اگر مفاهیم ارائه شده در سخنرانی با ساخت شناختی شاگردان به وسیله پیش سازماندهنده ارتباط داده شود، درک و یادگیری مفاهیم بسیار بالا خواهد رفت. با ارائه پیش سازماندهنده، شاگردان قادر میشوند اطلاعاتی را که به آنها داده شده است دستهبندی، حفظ و دوباره یادآوری کنند.
ه) پیش آزمون و فعال کردن آگاهی و اطلاعات شاگردان: آزوبل بر لزوم پیشآزمون تأکید میکند و معتقد است که یادگرفتههای قبلی فراگیران مهمترین عامل در یادگیری آنهاست. برای شناخت زمینههای قبلی شاگردان، معلم میتواند سؤالاتی را به صورت کتبی یا شفاهی مطرح کند. این سؤالات اولاً، به شاگردان آگاهی میدهد که چه موضوعاتی مهم است و ثانیاً، اطلاعات لازم را در مورد زمینههای علمی شاگردان در اختیار معلم قرار میدهد. این اطلاعات میتواند برای تنظیم سخنرانی بسیار مفید باشد.
عواملی که ذکر شد، لازم است که در مقدمه سخنرانی در نظر گرفته شود. اگر شما معلمی هستید که شاگردانتان را نمیشناسید، باید به «ایجاد رابطه» بیشتر توجه کنید؛ اگر در سخنرانی جلب توجه شاگردان برایتان مهم است، باید از مطلبی که «برای جلب توجه فراگیر» مطرح کردهایم استفاده کنید؛ اگر ماهیت موضوع برای شاگردانتان مشخص و روشن نیست، میتوانید از مطالبی که برای «نشان دادن مطالب اساسی» طرح کردهایم استفاده کنید و سر انجام، اگر تصور میکنید شاگردانتان ممکن است رابطه بین آنچه را قبلاً خواندهاند با مطالب فعلی درنیابند، باید از مطلبی که ما در «فعال ساختن آگاهی و تجربیات» ذکر کردهایم استفاده کنید. در هر صورت، مقدمه باید از هر لحاظ شاگردان را مستعد و آماده شنیدن سخنرانی کند.
مرحله سوم، متن و محتوای سخنرانی:
بعد از اینکه مشخص شد سخنرانی باید از کجا آغاز شود و بعد از اینکه محرکهای لازم برای جلب توجه سخنرانی به کار برده شد، معلم باید توجه خود را به متن سخنرانی معطوف کند. متن سخنرانی قسمت اصلی و بسیار مهم سخنرانی را تشکیل میدهد. سخنران در این مرحله نیز باید به نکاتی توجه کند تا بتواند سخنرانی مؤثری ارائه دهد. این نکات عبارتند از:
جامع بودن محتوا: منظور از جامع بودن محتوا این است که متن سخنرانی باید تمام هدفهای آموزشی را در بر داشته باشد؛ به عبارت دیگر، محتوای سخنرانی باید تمام حقایق، مفاهیم و اصولی را که معلم میخواهد شاگردانش بیاموزند، در بر داشته باشد. این مسئله بویژه زمانی اهمیت دارد که شاگردان به منابع دیگری غیر از سخنرانی دسترسی نداشته باشند. اگر محتوای سخنرانی در کتابها یا منابع دیگر موجود باشد، لزومی ندارد سخنرانی تمام عناصر و جوانب موضوع را در بر داشته باشد. آزمایشهای بسیاری نشان داده است شاگردانی که سخنرانی معلمشان جامعیت بیشتری داشته است، بهتر یادگرفتهاند.
سازماندهی منطقی محتوا: همه در این نکته که سخنرانی باید از یک سازماندهی منطقی برخوردار باشد اتفاق نظر دارند، اما پیدا کردن تحقیقاتی که از اهمیت سازماندهی به طور مطلق حمایت کند بسیار مشکل است. تامسون در جمعبندی تحقیقاتش در این زمینه میگوید: «عدم سازماندهی برروی درک ارتباط نوشتاری اثر میگذارد، اما تأثیر آن برروی درک ارتباط شفاهی قابل تردید است». اسکینر معتقد است که وقتی مواد آموزشی خوب سازماندهی شوند، یادگیری آسانتر میشود؛ زیرا سازماندهی قدرت درک مفاهیم را افزایش میدهد. سخنرانیهایی که با روش منظم و منطقی سازماندهی شوند، مفهوم کاملی را در ذهن شونده به وجود میآورند. در این نوع سخنرانیها، شاگردان احساس میکند که سخنرانی، در مجموع، بسوی یک هدف مشخص پیش میرود. در سخنرانیهای نامنظم و سازماندهی نشده، معمولاً سخنران از شاخهای به شاخه دیگر میپرد و شنونده نمیتواند خط فکری خاصی را دنبال کند و به نتیجه مطلوب برسد.
به عقیده گویر، معلم میتواند متن اصلی سخنرانی خود را به یکی از روشهای زیر سازماندهی کند:
الف) رابطه جزء با کل: در سازماندهی، اگر سخنران ایده کلی را به مفاهیم جزئی تقسیم کند و ارتباط آنها را با هم مشخص نماید، دنبال کردن منظم محتوا و درک مفاهیم مورد نظر آسانتر خواهد بود؛ مثلاً اگر فراگیر رابطه مفاهیم جزء با کل را درک کند، فهم مفاهیم اصلی و مفاهیم زیر شاخه آن بهتر صورت خواهد گرفت. این نوع سازماندهی «طبقهبندی سلسله مراتبی» نیز نامیده میشود. چنآنچه در ارائه محتوا، مفاهیم مختلف به گونهای باشد که ارتباط سلسله مراتبی نداشته باشند، سخنران به ناچار باید از یک عنوان اصلی وارد عنوان اصلی دیگر شود. او باید کاملاً دقت داشته باشد که قبل از شروع سخنرانی، همه عناوین اصلی رابرای شاگردان بیان کند و سپس با تأکید بر اولین عنوان اصلی، آن را شروع کند. وقتی که محتوای نخستین عنوان به پایان رسید، با یک علامت انتقال که نشاندهنده آغاز عنوان دوم است، آنان را متوجه مفاهیم بخش دوم سخنرانی کند و به همین نحو ادامه دهد.
ب) همبستگی تسلسلی: این نوع سازماندهی، در واقع یک نوع سازماندهی بر اساس توالی زمانی، علت و معلولی یا توالی موضوع است. در اینجا، سخنران مبنایی را برای تنظیم دستهای از مطالب به کار میگیرد. کسی که مبنا را بفهمد، یادآوری توالی برایش آسان خواهد بود.
در بررسی مشکل، در یک بحث گروهی غیر رسمی، باید بر اساس مراحل منطقی زیر پیش برویم:
باید حقایقی را که مسئله از آن حادث میشود، بررسی کنیم؛
باید مسئله را توضیح دهیم و تشریح کنیم؛
باید معیاری را که راهحلها را ارزشیابی میکند بررسی کنیم؛
باید راهحلها را ارزیابی و امتحان کنیم؛
سرانجام، باید مراحل اجرایی راهحلهای پذیرفته شده را بررسی کنیم.
برخی این نوع سازماندهی را «سازماندهی در طول محور مشکلات» نیز گفتهاند؛ زیرا مراحل این نوع سخنرانی با بحث درباره تعدادی از عوامل مشکلزا شروع میشود و آنگاه سخنران اطلاعات خود را در مورد آنها ارائه میدهد و سپس هر یک از راهحلهای ممکن را به بحث میگذارد. سخنرآنانی که از این شیوه استفاده میکنند، میتوانند انگیزه و کشش زیادی در شنونده ایجاد کنند. آنان میتوانند از طریق ایجاد نقاط ابهام در سخنان خود معماهایی را در ذهن شونده ایجاد کنند و سپس با ارائه توضیحاتی، به طرق مختلف، برای اثبات فرضیههای خود دلایل و شواهد بیاورند.
ج) ایجاد رابطه میان محتوا و هدف :
منظوراز ایجاد رابطه میان محتوا وهدف،مشخص وبرجسته کردن مفهومهاصلی ودوری
جستنازمطالب ومفاهیمیاست که با مطلب اصلیسنخیتی ندارند.دراین نوع سازماندهی،
سخنران معیاریرابرای موضوع اصلی ارائه می دهدکه مشخص می کند چه موضوعاتی
در مقوله سخنرانی هستند یا نیستند.ویدر طول سخنرانی بابه کارگیری این معیار نشان میدهد که چگونه معیار انتخاب شده موجب اضافه یا حذف شدن بعضی مطالب می شود .
این نوع سازماندهی را (سازماندهی زنجیرهای) نیز گفته اند،. زیرا یک سلسله حوادث با یک نظم خاص تسلسل زمانی وعلت ومعلولی به یکدیگر مربوت می شوند.ارتباط میان تسلسل حوادث باید آنچنان واضح باشد که پیگیری و فهم مطالب را آسانتر کند . ممکن است در این نوع سازماندهی ،ذهن شاگردان برای لحظاتی به مسأله دیگری معطوف شود .
برای جبران چنین موانعی سخنرانی میتواند از علائم هشداردهنده استفاده کند ، مثلأ میتواند روی تخته گچی مراحل وزنجیرههارا بنویسد .
د) سازماندهی بر اساس همبستگی کلمات یا عبارات: درسازماندهی بر اساس ارتباط کلمات یا عبارات ،سخنرانی کلمات یا عباراتی را به طور آشکار درساخت سازماندهیاش به کارمی –گیردو به شاگردان امکان می دهد که کاملأ ازآن آگاه شوندو آنگاه با تکرار بعضی عبارتها ، شاگردان را در یک مورد خاص آموزش می دهد؛ برای مثال : « تدریس بر اساس معیارهای مختلف قابل بررسی وتحلیل است ؛ فرایندیادگیری یکی از معیارهاست که درتحلیل مورد استفاده قرار می گیرد ؛ آموزش معیار دیگرتحلیل تدریس است ؛ درطراحی آموزشی ،زمان ،مراحل برنامه است ؛علاوه بر این می توان تدریس را براساس موضوع درس و سرفصلها بررسی وتحلیل کرد . بنا براین، تدریس را میتوان به طرق مختلف وبه منظورهای مختلف تحلیل کرد».
در این مثال،عبارت «بررسی وتحلیل کردن» ارتباط وتعادلی را بین موضوعات مختلف ایجاد می کند و عبارت «بنا براین» نشانه خلاصه کردن ونتیجه گیری است.
ه) سازماندهی بر اساس مقایسه: اگر لازم باشد تمام یا بخشی ازیک سخنرانی با یک یا دو موضوع دیگر مقایسه شود، معلم باید معیارهایی را (که واضح وروشن هستند) برای مقایسه مشخص کند وسپس یکایک موضوعات مورد نظر را براساس آن معیار، تحلیل و پس از تحلیل با هم مقایسه کند؛ مثلأ اگر بخواهیم مزایای با فیلم را با مزایای تدریس خصوصی مقایسه کنیم ، ابتدا باید معیارمزایارا مشخص سازیم وتک تک آن دو روش را با آن معیار تحلیل و در نهایت ، آن دو روش را با آن معیار تحلیل و در نهایت آن دو روش را با هم مقایسه کنیم. طرح 6 مراحل سازماندهی بر اساس مقایسه را نشان میدهد. علاوه بر روشهای سازماندهی ذکر شده، ممکن است سخنران درطول یک جلسه سخنرانی از چند نوع سازماندهی استفاده کند که دراین صورت آن را «سازماندهی ترکیبی» گویند. سازماندهی باید با توجه به محتوا، مدت و وضعیت سخنرانی تنظیم شود. هیچ یک از انواع ذکر شده مزایایی بر دیگری ندارد، مگر اینکه در یک شرایط و با یک موضوع خاص کاربرد بیشتری داشته باشد.
نتیجهگیری مقایسه
3- استمرار توجه شاگردان در طول ارائه محتوا: ازمسائل مهمی که همواره معلمان باید آن را در طول سخنرانی در نظر داشته باشند، روشهای جلب توجه شاگردان و استمرار این امر است؛ زیرا بهترین سازماندهی درطول تدریس اگر بدون جلب توجه شاگردان انجام شود؛ به هدر خواهد رفت. فعالیتهایی که میتوانند به شاگردان استمرار ببخشند عبارتند از:
الف) تغییردادن محرک . اگرمحرکهای درسی ثابت باشند، شاگردان از آن خسته خواهند شد. بر عکس، تنوع دربه کارگیری محرکها سبب بالا رفتن انگیزه یادگیری خواهد شد . روزنشاین در یک آزمایش نشان داده است که بین تنوع در حرکات و حالات چهرۀ معلم پیشرفت تحصیلی شاگردان رابطه مستقیم وجود دارد؛ بنابراین، معلم تا آنجا که می تواند باید هنگام تدریس، حرکات و سخنان خود را تغییردهد، به شرطآنکه تغییرات آنقدر نباشند که شاگردان را ازموضوع درس منحرف کنند .
آهنگ صدا درصورت یکنواخت صحبت کردن، عدم حرکت یا عدم تغییر حالا مختلف چهره سخنران و سخنان قالبی و تکراری از عواملی هستند که موجب عدم استمرار توجه در کلاس میشوند. لازم است یادآوری شود که افراط در تغییر محرک، موجب کاهش توجه و درنتیجه کاهش یادگیری شاگردان میشود، مخصوصاً اگر شاگردان در سطح دبستان و در سنین پائین باشند. گزارش تحقیقات نشان میدهدکه رابطه تغییر محرک و پیشرفت تحصیلی در دبستان منفی و در دبیرستان مثبت است.
ب) تغییر کانالهای ارتباطی: یکی دیگر از راههای تغییر محرک عبارت است از: کاربرد اسلاید، نمودار، عکس، تختهگچی، پروژکتور و وسایر رسانههای بصری. با تغییر دادن کانال ارتباط از سمعی به بصری – حتی اگر به صورت موقت باشد – احتمال تغییر مناسب در الگوی رفتاری بوجود میآید و این امر باعث بالا رفتن توجه شاگردان میشود. تحقیقات نشان داده است که بزرگسالان نظام آموزش بصری را بر سمعی ترجیه میدهند. معمولاً با بالا رفتن سن، شاگردان به اطلاعات بصری نسبت به اطلاعات سمعی توجه بیشتری میکنند.
عامل دیگری که در تأثیر وسایل بصری دخالت دارد، آسان و ساده بودن وسیله است؛ مثلاً هرچه نمودار، شکل یا جدول سادهتر باشد، اثر بیشتری در جلبتوجه و میزان یادگیری خواهد داشت. به هر حال، قانون کلی این است که معلم باید در حین آموزش از وسایل تصویری برای خلاصه کردن و سریعتر ارائه دادن مطلب استفاده کند. وسایل تصویری باید روند پیشرفت مسائل و تغییرات مربوط را نشان دهند. اگر نمودارها، شکلها یا جداول واضح و روشن ارائه شده باشند، به دلیل کاربرد آسان میتوانند یادگیری موضوعات درسی را مؤثرتر سازند. در هر صورت، محرکهای بصری باید بر اساس ویژگیهای هوشی و آموزشی شاگردان انتخاب شوند.
ج) فعالیت جسمی: یادگیری باید به صورت فعالانه انجام شود. گاهی حتی هنگامی که سخنران با حرارت صحبت میکند و مطلب نیز تا حدودی مورد علاقه است، شاگردان در وسط صحبت معلم چرت میزنند یا حواسشان به جای دیگر معطوف میشود. میتوان گفت غیر ممکن است که در تمام طول یک سخنرانی طولانی، شاگردان توجه خود را بدون وقفه به موضوع مورد بحث معطوف کنند.
معلمان میتوانند روش تدریس خود را با امکان درگیری جسمی و فکری شاگردان در روند یادگیری، غنیتر سازند؛ مثلاً استراحت دادن به منظور رفع خستگی در وسط درس، زنگ تفریحهای کوتاه مدت در بین سخنرانی، تکرار پاسخ شاگردان و استفاده از اسامی در مخاطب قرار دادن آنان موجب ایجاد توجه بیشتر در فرایند تدریس میشود.
د) استفاده از طنز: آیا معلم باید سخنان خود را با شوخی و طنز همراه سازد؟ استفاده از طنز در تدریس میزان توجه و یادگیری شاگردان را افزایش میدهد. کاپلان و پاسکو در سال 1977 آزمایشی را برای اثبات این قضیه انجام دادند. آنان از دو گونه سخنرانی استفاده کردند؛ یکی همراه با شوخی و دیگری بدون شوخی. شوخی نیز در دو صورت اجرا شد: یکی شوخیهایی که مربوط به مطلب درسی بود و دیگری شوخیهایی که ارتباطی با مطلب درسی نداشت. این دو گروه با گروه گواه که سخنرانیهای بدون شوخی را گوش کرده بودند، مقایسه شدند. بعد از شش ماه ارزشیابی که از میزان یادگیری شاگردان به عمل آمد، مشخص شد شاگردانی که در گروه شوخی مربوط به مطلب آموزشی بودند، بمراتب بیش از دو گروه دیگر قادر به یادآوری مطالب سخنرانی بودند.
ه) شورو حرارت سخنران: آزمایشهای متعدد نشان داده است که شاگردان مطالبی را که با ذوق و شوق ارائه شده است، بیشتر آموختهاند. کوتز و اسمیشنز (1966) در جریان یک آزمایش، از سخنرانیهای ده دقیقهای استفاده کردند. آنان این آزمایش را با دو معلم و دو روش به اجرا در آوردند. در روش اول که «روش ایستا» نام داشت، معلم تمام سخنرانی را از روی کاغذ میخواند. او در طول صحبت حالت چهره ثابتی داشت، به شاگردان نگاه نمیکرد و سطح صدای خود را در حد ثابتی نگاه میداشت، ولی شدت و کیفیت صدای او رسا و قابل شنیدن بود. در روش دوم که «روش فعال» نامیده میشد، معلم حالت فعال داشت، صدای او در طول سخنرانی بالا و پائین میرفت، با فراگیرانش ارتباط چشمی برقرار میکرد، حالات چهره خود را تغییر میداد و نشان داد که شاگردان مقدار زیادتری از محتوای سخنرانی دوم را به یاد دارند.
و) پرسش و پاسخ در حین سخنرانی: در تدریس با روش سخنرانی، معلم معمولاً به شاگردان به چشم پاسخگو نگاه نمیکند، ولی در حقیقت، آنان به نحوی درگیر پاسخ هستند. این پاسخها معمولاً درونی و گاهیهم بیرونی هستند. معلم باید سعی کند سطح پاسخ را بالا نگاه دارد؛ زیرا سبب توجه و یادگیری بیشتر میشود. سؤال کردن از شاگردان میتواند تأثیرات مطلوب زیر را داشته باشد:
1. تأکید.نکاتی از درس را که باید بیشتر مورد تأکید قرار گیرد، می توان به وسیله سؤال کردن،مهم و با اهمیت جلوه داد .
2. تمرین.پاسخی که شاگردان به پرسش میدهند،سبب می شود که مطالب تازه آموخته شده تمرین و تکرار شوند .
3. خودآگاهی .از طریق سؤال کردن شاگردان متوجه نقص خود در یادگیری بعضی نکات می شوند ودر نتیجه ،ودر نتیجه ممکن است انگیزه یادگیری آنان برای یادگیری نکات بعدی افزایش پیدا کند .
4 . توجه .سؤالی که شاگردان رامجبور به پاسخگویی می کند ،ممکن است انگیزه آنان را درتوجه به مطالب درسی افزایش دهد .
5 . استراحت کوتاه . سؤال کردن در حین سخنرانی می تواند مانند تغییر محرک عمل کند؛یعنی همان کاری را انجام دهد کهزنگ تفریح وآشامیدن چای در مجامع صنعتی انجام می دهد . سؤال سبب می شود که وقفه کوتاهی در ارائه مطالب جدید حاصل شود ودر نتیجه،مطالب قبلی با فرصت بیشتری در ذهن جای بگیرند .
6. تکرار سؤالهایی که در طول تدریس تکرارمیشوند، سبب می گردند که شاگردان تمام مطالبی را که شنیده یا یادگرفته اند، در ذهن خود مرور کنند تا پاسخ سؤال را پیدا نمایند.
مرحله چهارم، جمعبندی و نتیجهگیری:
جمعبندی و نتیجهگیری آخرین مرحله روش سخنرانی است. وقتی که سخنرانی تمام میشود، معلم میتواند:
الف) از شاگردان بخواهد که بعضی از نکات مهم درس را به خاطر بیاورد یا نظر خود را درباره آنها بگوید؛
ب) به سؤالهای شاگردان پاسخ دهد؛
ج) نکات مهم و اساسی درس را گوشزد و مرور کند.
برای مثال، معلم میتواند از اینکه به آن کلاس درس داده است ابراز خوشبختی کند و برای شاگردان آرزوی موفقیت نماید؛ میتواند برای آخرین بار سعی در افزایش درک مطلب کند و از شاگردان بخواهد که نکات خاصی را از درس بیاد بیاورند یا بعضی از تعاریف، مثالها یا کاربرد نکات را ابراز دارند؛ میتواند ذهن شاگردان را با پاسخ دادن به سؤالات آنها و شرح بیشتر بعضی از مطالب یا مطرح کردن همان مطالب از زوایای دیگر یا خواهش کردن از بعضی شاگردان برای پاسخ به سؤالات دیگران و یا بحث کردن درباره کاربرد نکات درسی در مسائل و موقعیتهای جدید، روشنتر نماید؛ میتواند دقیقاً نکاتی را که اهمیت بیشتری دارند روشن سازد تا شاگردان بدانند که چه مواردی اهمیت دارد. به منظور تقویت یادگیری، معلم بر آن نکات تأکید میورزد، آنها را تکرار میکند و دوباره آنها را از شاگردان میپرسد.
شوتز (1969) در مطالعه موارد مذکور نتیجه گرفته که آن دسته از معلمان تازهکار که موفقیت بیشتری در تدریس به دست میآورند، درصد بیشتری از نکات مورد بحث را در انتهای درس خود مورد استفاده قرار میدهند. موفقیت آنان بویژه مدیون استفاده از راههای مختلفی بود که برای صمیمیتر شدن رابطه معلم و شاگرد و روشنتر کردن نکات مهم درس به کار میبرند. این معلمان موارد دیگر را نیز بیشتر از سایر معلمان مورد استفاده قرار میدادند، اما نه به حدی که تفاوت معنا داری وجود داشته باشد. راز موفقیت این معلمان، بیشتر به این سبب بود که:
ایدهها و نکات درسی را به موقعیتهای جدید تعمیم میدادند؛
در مرور آخر درس، نکات مهم را تأکید و تکرار میکردند؛
وجود آزمون بعد از درس را به آگاهی شاگردان میرساندند؛
از فراگیران میخواستند که اطلاعات بخصوصی را به یاد بیاورند؛
در مورد نکات مهم و تاریک، از فراگیران نظرخواهی و آنان را تشویق به طرح سؤال میکردند.
از آنجا که شوتز فقط به گزارش همبستگی بین مسائل اکتفا کرده است، نمیتوانیم درباره علت رفتار اینگونه معلمان اطمینان حاصل کنیم؛ با وجود این، تحلیل یافتههای وی درباره آثار مفید جمعبندی و نتیجهگیری میتواند در خصوص طراحی سخنرانیها به معلم کمک کند.
نکته دیگری که در بخش پایانی نباید فراموش کنیم، سازماندهی روابط بین سخنرانیهاست. در انتهای یک سخنرانی باید اشاراتی دال بر محتوای سخنرانی بعدی داشته باشیم. سخنرانیها یک زنجیره را تشکیل میدهد. ارتباطی که بین حلقهها وجود دارد باید روشن شود؛ برای مثال، میتوانیم چنین بگوئیم: «همانطور که بخاطر دارید این پنجمین سخنرانی این درس استو به اکولوژی مربوط میشود. من در جلسه قبلی درباره مفهوم زیست اکولوژیک صحبت کردم و به مطالبی رسیدم که امروز درباره آنها بحث کردم. در جلسه بعدی، تأثیرات انسآنها را بر این محیط زیست بررسی خواهم کرد و این موضوع در نتیجهگیری جلسه امروز، یعنی مسائلی که درباره آسیبپذیری محیط زیست بیشتر موجودات زنده گفته شد، بطور ضمنی مطرح گردید.»
چنین سازماندهی بین درسی، سبب هدایت شاگردان و ایجاد ارتباط بین سخنرانیها در ذهن آنان خواهد شد. نکته آخر اینکه در پایان هر جلسه سخنرانی، معلم باید با شاگردان وارد مسائل غیر درسی شود تا خشکی و یکنواختی درس کاهش یابد و شاگردان در جلسات دیگر با رقبت بیشتری شرکت کنند.
محاسن و محدودیتهای روش سخنرانی:
هنگام بحث درباره محاسن و معایب روش سخنرانی، به سختی میتوانیم مطلبی در موافقت و مخالفت با این روش بگوئیم. سؤال بسیار اسرار آمیز این است که چرا در طول قرنها، با وجود ضعفها و کمبودها روش سخنرانی، هنوز این روش باقیمانده است و در بیشتر نظامهای آموزشی بکار میرود. روش سخنرانی، همچون روشهای دیگر، دارای محاسن و محدودیتهایی است. این محاسن و محدودیتهاست که کاربرد آن را در دروس و موقعیتهای مختلف امکانپذیر میسازد.
الف) محاسن:
روش سخنرانی روش مختص کلاسهای پر جمعیت است. این روش در بررسی زمینهای از اطلاعات کلی از طریق شخصیت فرد، در پیوند دادن مجموعه اطلاعات با هدفهای زندگی، در برانگیختن علاقه که منجر به درک و فهم قسمتی از مطلب توسط شاگردان بشود، بطور ارزشمندی مورد استفاده قرار گرفته است. شاگردانی هستند که از طریق خواندن، به طور مؤثر یادنمیگیرند. سخنرانی میتواند آنان را با موضوع اصلی آشنا سازد. سخنرانی میتواند در صورت لزوم، مطلب را با کلماتی متفاوت تکرار کند، درصورتی که کتابها معمولاً یک صورت از کلماتها ارائه میدهند. مطالب پیچیده، مخصوصاً نظریههیا جدید که هنوز چاپ نشدهاند، میتوانند به وسیله سخنرانیها، به طور مؤثری عرضه شوند. سخنرانیها میتوانند چارچوب، دید و نگرشی جدای از آنچه در مطالب چاپ شده آمده است، به دست دهند. سخنرانیها قادرند بیش از کتابها ذوق و علاقه بوجود آورند و شور و حرارت ایجاد کنند، همان گونه که دیدن یا شنیدن یک نمایشنامه بر خواندن آن برتری دارد.
روش سخنرانی بعلت اینکه نسبت تعداد شاگردان به معلم ممکن است خیلی زیاد باشد روشی بسیار ارزان است. روش سخنرانی تا حد زیادی میتواند با برنامه معلم تطبیق یابد، در حالی که مطالب چاپی و برنامهریزی شده، چنین امکانی ندارند. معلمان همیشه نمیتوانند با برنامهریزی قبلی، مطالب ومحتوای مورد نظر را چاپ و تکثیر کنند. هیچ روش تدریسی وجود ندارد که مانند روش سخنرانی بتواند در مقابل سایر روشها که فقط با گروهها و موضوعات خاصی در محدوده زمانی تعیین شدهای امکانپذیرند، قابلیت تطبیق داشته باشد. با توجهبه موقعیتهای زمانی و مکانی و مجموعه تجهیزات، روش سخنرانی بسیار انعطافپذیر است و بعلاوه تقویتی را برای معلم و شاگردان بوجود میاورد که در سایر روشها آموزشی نیست. اگر همه عوامل دخیل در تدریس مساوی باشند، در صورتی که معلمان به طور مؤثر سخنرانی کنند، به واسطه توجهی که از فراگیرانشان دریافت میکنند، پاداش میگیرند. شاگردان نیز ممکن است از اطلاعات و مطالب به وسیله شور و حرارت ، شوخی و مذاح، شور و شوق و توجهی که سخنرانی به آنان عطا می کند، تقویت شوند. شاگردان ممکن است در سالن سخنرانی با اطمینان خاطر از اینکه توجه و حضورشان در سخنرانی مناسب و مؤثر است، یک نوع احساس محافظت و مواظبت پیدا میکنند. موقعیت و وضعیت سخنرانی به شاگردان میفهماند که بودن در سخنرانی، توجه داشتن به مطالب، پاسخ خوشنود یا ناخوشنود دادن یا شاید یادداشتبرداری عملی پسندیده است و این خود موجب رضایت و خوشنودی آنان میشود. همچنین ممکن است موقعیت سخنرانی سبب تقویت اجتماعی ، ذوق زیبایی، علاقه، اعتماد به نفس و کاهش احساس تنهایی شود. همه این موارد ممکن است جزء محاسن و قابلیتهای روش سخنرانی به حساب آید.
تحقیقات تجربی زیادی نیز وجود دارد که مزیت روش سخنرانی را نسبت به روشهای دیگر نشان میدهد.
یکی از تحقیقات تجربی، تحقیقات دوبین و تاوجیا (1968) است. در این آزمایش، شاگردانی که با روش سخنرانی آموزش دیده بودند براساس نمرات امتحانات نهایی با شاگردانی که بوسیله سایر روشها، بویژه روش بحث گروهی آموزش دیده بودند، مقایسه شدند. قضاوت نهایی این است که روش سخنرانی در همان حدود، بلکه بیشتر، نسبت به روشهای دیگر مؤثر و نافذ است. در یک تجربه دیگر، مک کیچی، کولیک (1975) روش سخنرانی را با روش بحث گروهی براساس سه معیار امتحان واقعی، سطح اندیشه و انگیزش مقایسه کردند. در جدول ذیل، این روش با سه معیار اشاره شده با دو روش دیگر مقایسه شده است.