چکیده:
علیرغم مزایای حاصله از بکارگیری یک سیستم ERP موفقیتآمیز، شواهدی نیز دال بر ریسکهای بالای شکست در پروژههای کاربری ERP وجود دارد. اغلب مدیران پروژه عمدتاً روی جوانب فنی و مالی پروژه تمرکز میکنند در حالیکه صرفنظر از موضوعات فنی، موضوعات غیرفنی میتواند مسألهساز باشد. بنابراین یکی از موضوعات اصلی تحقیق در سیستمهای ERP امروزی عبارت است از مطالعه موفقیت بکارگیری ERP.
برخی محققان نشان دادهاند که تعریف موفقیت بکارگیری ERP و اندازهگیری آن به دیدگاههای افراد بستگی دارد. یک رهیافت نوعی مورد استفاده برای تعریف و اندازهگیری موفقیت بکارگیری ERP بهتر نموده و چگونگی بکارگیری عملی این فاکتورها را بیان دارد. بر آنیم تا یک مدل متفق و جامع از تحقیقات قبلی حاصل کنیم و یک مدل یکپارچه فاکتور های موفقیت بحرانی در بکار گرفتن ERP بسازیم.
برای این منظوره از تئوری grounded به عنوان روش اصلی تحقیق استفاده میکنیم. ما تمام موضوعات مربوطه در نوشتار را جمعآوری کرده و آنها را کدگذاری نمودهایم.
برای افزایش اعتبار و اطمینانپذیری مطالعه، چندین مورد که در آنها ناسازگاریهائی به چشم میخورد دقیقاً کدگذاری و مطالعه مجدد شدهاند. در این مطالعه از تئوری grounded در حالت کدگذاری باز استفاده شده است. بعد از مرحله کدگذاری، یک مدل اولیه یکپارچه بدست میآید که برای فاکتورهای بحرانی موفقیت در کاربردیهای ERP مفید است. سپس این فاکتورهای بحرانی موفقیت را به صورت یک ماتریس با چهار جنبه نگاشتهایم: جوانب سازمانی، تکنولوژیکی، استراتژیک و تاکتیکی.
1- مقدمه:
یک سیستم برنامهریزی منابع سرمایهگذاری (ERP) یک بسته نرمافزاری یکپارچه است که از یک سری ماژولهای عملکردی استاندارد تشکیل شده است (تولید، فروش، منابع انسانی و مالی و …) که از سوی فروشنده توسعه یافته یا یکپارچه شده است و با هر نیاز خاص مشتریان تطابق دارد. همچنین سیستمهای ERP نسل جدید میتوانند مدلهای مرجع و یا الگوهای فرآیندی ارائه کنند و بدین طریق از فرآیندهای تجاری سازمانی حمایت بعمل آورند. برای حذف مشکلات و معایب استفاده از ERP که در چکیده اشاره شد، محققان در حال حاضر از رهیافت فاکتورهای بحرانی موفقیت (CSF) برای مطالعه موارد بکارگیری ERP استفاده میکنند.
در این مقاله یافتههای اصلی یک پروژه برای درک بهتر CSFها در موارد بکارگیری ERP خلاصه شده است. اولین مرحله تحقیق عبارت است از یکپارچهسازی CSFها تعریف شده توسط افراد مختلف. بنابراین هدف این تحقیق عبارت است از یکپارچهسازی تحقیقات سابق انجام شده روی موضوع و تعریف و متحد کردن مفاهیم مربوط به CSFها. بطور کلی از کار 10 مطالعه تحقیقی که به شناسایی و تعریف CSFها میپردازند استفاده نمودهایم. اگر چه این مطالعات و لیستهای ذکر شده اغلب متفاوتند ولی ما به دنبال مشابهتها و الگوهای ارتباطی در میان آنها بودیم.
- روش تحقیق:
از یک رهیافت تحقیقی کیفی استفاده شده است. این نوع رهیافت امکان درک یک مسأله را از طریق ابزارهای تحقیقی که به سمت تعیین، یافتن، تجزیه و تحلیل حقایق در یک برهه مکانی و زمانی جهت گیری شده اند فراهم می سازد. دلیل روی آوردن به رهیافت تحقیق کیفی اینست که بسیاری از موضوعات این تحقیق به صورت سازمانی هستند.
تئوری grounded از سوی Glaser , Strauss ارائه شده است. انتخاب این روش تحقیق همراه با توسعه تئوری emergent است.
تئوری grounded با سایر رهیافت های کیفی فرق دارد. قدرت تئوری grounded به توسعه محدوده گونه های مفهومی آشکار و اشباع این مقوله ها برای تفسیر داده ها بستگی دارد.
فرایند کلیدی در تئوری grounded کدگذاری است. کدگذاری عبارت است از نشان دادن عملکردهایی که توسط آنها داده مجزا شده و مفهوم یافته و به طریق جدید کنار هم قرار می گیرند. در این تئوری (مرحله کدگذاری) فرایند اصلی و مرکزی است که تئوری ها از روی داده ها ساخته میشوند. اصلی ترین رویه ها برای این کار عبارت هستند از کدگذاری باز، محوری و گزینشی:
کدگذاری باز: علامت گذاری مفاهیمی که بیانگر اتفاقات غیرپیوسته و یا سایر لحظات پدیده هستند.
کدگذاری محوری: روندهایی که اطلاعات را دوباره کنار هم قرار میدهد (بعد از کدگذاری باز) و بین مقوله ها ارتباط برقرار کند.
کدگذاری گزینشی: فرایند انتخاب مقوله اصلی و ارتباط دادن سیستماتیک آلی به سایر مقوله ها، ارزیابی این ارتباطها و توسعه و تعدیل بعدی مقوله ها در صورت لزوم.
ما در استفاده خود از تئوری grounded به ترتیب فازهای زیر عمل خواهیم کرد:
فاز اول (فاز طراحی تحقیق) دو مرحله دارد. مرحله اول تعریف موضوع و روش تحقیق است. از طریق تجزیه و تحلیل مقالات وابسته به سیستمهای ERP ، ما در مورد کاربری ERP ها در سازمانها با مشکل کمبود دانش مواجه شده ایم. بنابراین هدف این مطالعه عبارت بود از شناسایی و تعریف CSF های کاربردهای ERP. مرحله دوم عبارت بود از جمع آوری و آنالیز نوشتار تخصصی راجع به این موضوع.
در فاز دوم (یعنی فاز جمع آوری داده ها)، ما 10 مقاله راجع به مدلهای CFS را که اسناد اصلی تحقیق ما بودند مشخص کردیم.