چکیده
در سلطنت ناصرالدین شاه به علت امتیازاتی که به بیگانگان میداد مردم بسیار خشمگین بودند دست به شورشهایی میزدند. از جمله مهمترین امتیازاتی که او به بیگانگان داد قرار داد توتون و تنبکو بود که به مدت 50 سال بود اما با تلاشهای روحانیان و مردم بیدار این قرار داد لغو شد.
پس از سلطنت وی مظفرالدین شاه روی کارآمد، او باز هم سیاستهای نادرست ناصرالدین شاه را پیش گرفت و سبب شد که مردم باز هم دست به شورشهای متعدد بزنند و او را سخت در فشار قرار دهند. ناچار وی مجبور به امضای فرمان مشروطیت شد اما در این میان کشورهای مخالف با آزادی ایران نظیر انگلستان و روسیه دست به اقداماتی زند تا ایران را از استقلال در آورند و بسیاری از مجاهدان را اعلام کردند. ستارخان از جمله کسانی بود که در جنبش مشروطه تبریز تلاشهای بسیاری نمود. اما انگلستان و روسیه دست از کارهای زشت خود بر نداشته و همچنان مجاهدان را مورد آزار و اذیت قرار میدادند.
در اینجا ما با چگونگی اعدام و محاکمهی ثقه الاسلام و موارد دیگری آشنا شدیم و همچنین چگونگی مقاومت ستارخان تنها با 38 نفر از یاران خود در برابر روسها مقاومت مردم تبریز، چگونگی آغاز مشروطیت، جنگهای سختی که در تبریز رخ داده تحقیق نمودهایم. این مقاله گوشهای از فداکاریها و جانبازیها پدران غیرتمند را منعکس میسازد. در هر صفحهای در تاریخ انقلاب بزرگ مشروطیت ایران نمونههای بارزی از عالیترین و ظاهر میهن پرستی و آزادی خواهی گذشتگان پر افتخار ما ضبط و ثبت شده است. امید میرود نسل جوان با آشنایی این حقایق افتخار آمیز، بیش از پیش به وظایف ملی خود توجه پیدا کنیم.
پیشگفتار
ما برای موضوع تحقیق تاریخ جست و جوهای زیادی کردیم و با توجه به اینکه یکی از اعضای گروه ستارخان بود و اطلاعاتی کم و بیش درمورد مشروطیت داشت تصمیم گرفتیم این موضوع را انتخاب کنیم. همچنین ما با انقلاب اسلامی ایران آشنایی داشتیم و دوست داشتیم گذشتهی تاریخی ایران عزیزمان را بهتر و بیشتر بشناسیم سپس به جمع آوری اطلاعات از منابع مختلفی که در دست داشتیم پرداختیم. و به دنبال مطالب کامل کننده رفتیم. و تمام سعی و تلاشمان را برای بهتر شناساندن مشروطه کردیم. این جنبش، جنبشی عظیم در تاریخ ایران است و به سادگی نمیتوان از آن گذر کرد اما امیدواریم با تلاشها که در این زمینه کردیم توانسته باشیم مطالب خوب و مفیدی را در اختیار عزیزان علاقهمند گذاشته باشیم.
با تشکر
فصل اول (کلیات تحقیق)
«مقدمه»
مشروطه حکومت مردم بر مردم است که به وسیله نمایندگان مجلس قوانینی برای بهبود حال ملت و اداره امور کشور وضع میشود در حکومت مشروطه بر خلاف حکومت استبدادی ملت در سرنوشت خود دخالت میکند و شاه به عنوان یک فرد عالی رتبه غیر سوال در کشور سلطنت میکند.
انقلابها، شورشها، شکستها و پیروزیها عوامل سازندهی اجتماعات و تعیین کنندهی سرنوشت ملتهاست این پدیدههای اجتناب ناپذیر اجتماعی، که گاه و بی گاه درراه رشد و پیشرفت ملل اتفاق میافتد، همیشه با تحولاتی عظیم و دگرگونی بزرگ، در شئون تخلف ملتها همراه است. تاریخ چند هزار سالهی کشور ما، صفحات درخشانی، از جشنهای ملی و مبارزات میهنی اجداد پر افتخار ما را ثبت و ضبط کرده، ولی مسلماً هیچ انقلابی تا آن زمان (به جز انقلاب اسلامی که بعد از آن رخ داد) در این کشور به اندازهی انقلاب بزرگ مشروطیت ایران عمومی و همه جانبه نبوده است. هیچکدام از انقلابهای ملت ایران، نه چنین عمقی داشت و نه چنین نتایجی را بار آورده است. این انقلاب بزرگ رژیم سه هزار سالهی کشور را واژگون کرده، سیستم زندگی سیاسی و اقتصادی این ملت را تغییر داده و حتی عاملی است که میباید مغزهای این مردم و تفکرات و اندیشههای ایشان را نیز دگرگون سازد ولی با این همه اهمیت و ارزشی که ذکر شده، هنوز اکثریت ملت ایران در این زمینه اطلاعات بسیار محدود که باعث شده، مشروطیت در ایران نضبح نگیرد. و آشنایی با مردم با اهل جریان، ایشان را علاقه مند میسازد تا در پیرامون علل پیدایش و عوامل پیروزی، یا موانع پیشرفت آن مطالعه کنند.
«بیان مسئله انگیزه از دیدگاه محقق»
جنبش مشروطه خواهی با پاکدلیها آغازید ولی با ناپاکدلیها به پایان رسید، و دستهایی، از درون و بیرون، به بیان آمد، آن را به هم زد و نا انجام گذاشت. و کار به آشفتگی کشور، و ناتوانی دولت، و از هم گسیختن رشتهها انجامید، و مردم ندانستند آن چگونه آمد و چگونه رفت، و انگیزه نا انجام ماندش چه بود. دانستن این رازها اسان نمیبود، و اگر هم کسانی به گرد آوردن و استانها پرداختند به این رازها کمتر پی بردند و گیج وار در ماندند.
مردم ایران که گرفتار پراکندگی اندیشهاند، و شما ده تن را دارای یک راه و یک اندیشه نتوانید یافت، پیش آمد مشروطه زمینه دیگری برای پراکنده اندیشیها شده بود، و بارها در انجمنها گفتگو به بیان آمده و یک رشته سخنان خام و بی پایی از کسانی شنیده میشد. در یک جنبشی که هزاران مردن ارجمند و پاک به کوشش برخاستند، و هزاران جوانان در راه آن باختند، بیفردانی از ناآگاهی این را یک پیش آمد بسیار کوچکی وانمود و چنین میگفتند «چیزی بود دیگران پیش آوردند و خودشان هم برداشتند» اینان را چندین درد و بیچارگی هم آمیخته : از یک سو ناآگاهی و نادانی، که از داستان جنبش و رازهای آن چیزی نمیدانند، و از یک سورشک و خودخواهی، که چشم دیدن و شنیدن نیکیهای دیگران نمیدارند، و از یک سو دشمنی که خودشان یا پدرانشان با جنبش آزادی نمودهاند، و با آن که امروز از سود و نتیجهی مشروطه بهره مندند هنوز کینه از دل نزدودهاند، ایها دست به هم داده به چنان گفتههای دست به هم داده به چنان گفتههای دست و بی خردانهشان و امید است، و چون داستان جنبش نوشته شده و کسی آگاهی درستی از آن نمیداشت پاسخ گفته نمیشد.
یکی از گرفتاریهای ایرانیان است که پیش آمدها را زرد فراموش میکنند، و ما میبینیم دستههای انبوهی آن زمانهای تیره گذشته را از یاد بردهاند، و از آسایشی که امروز میدارند خشنودی نمینمایند، و یک چیزی در باید که همیشه روزگار در هم و تیره گذشته را در پیش چشم اینان هویدا گرداند.
«اهداف تحقیق» (کلی و جزئی)
شناخت نهضت مشروطه، آشنایی با بزرگان و سران مشروطه، آشنایی با هدفهایی مشروطه طلبان و زغمای مشروطه در تبریز و شناخت و بررسی تاریخ مشروطه در ایران.
«اهمیت و ضرورت تحقیق»
گر چه بیش از یک صد و یکسال از انقلاب مشروطیت نمیگذرد با این وجود چه انقلاب اسلامی هیچ واقعهای مانند آن با جعل و تحریف و ابهام به و نبوده است. علت آن را در سیطرهی غرب زدگی بر فرهنگ و تفکر کشورمان دانست که مشروطه زدگی وجهغالب سیاسی آن است.
انقلاب مشروطیت یکی از درخشانترین صفحات تاریخ مبارزات در ایران است. در میان همهی فرازهای، جنبش انقلابی مشروطه خواهی جانبی دیگر و در میان همه چهرههای آن سیمای ستارخان جلائی دیگر دارد. همهی نویسندگان و مورخانی که به نقل آن واقعه پرداختهاند از آن رو که خود در سلک مشروطه خواهان بوده و یا تعلق فکری و سیاسی به آن دوره داشتهاند به تعریف و تمجید از مشروطه خواهان برخاسته و مخالفان آن را همگی در یک صف قرار داده و با چماق اتهام، آنها را مسئول همه پیامدهای ناگوار مشروطیت دانستهاند، انقلاب مشروطیت در نتیجهی نظام و فشار روزن افزون شاه و شاهزادگان و حکام و مأموران دولتی به تودههای محروم و نیز بر اثر مداخلات بیگانگان در همه امور کشور به وجود آمد.
«طرح سوال»
ستارخان کیست ؟
نهضت مشروطیت چیست؟
ایران زیر سلطهی چه کشورهایی بود؟
فرضیه
حدس میزنم که ستارخان مجاهدی بوده است که در تبریز جزء مشروطه خواهان بوده
فکر میکنم اقدامات نادرست ناصرالدین شاه موجب نارضایتی مردم و خشم آنان از حکومت شد و در نتیجه در زمان مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت به امضا رسید.
به نظر میرسد که تبریز با مردمان غیورش از مهم ترین شهرهای دوران مشروطیت بوده است.
حدس میزنم ایران زیر سلطهی کشورهای استعمارگری نظیر انگلستان و روسیه بوده است.
اصطلاحات و مفاهیم که در این تحقیق بیان شده دارای تعاریف بدین شرح است :
مشروطه : حکومت مشروطه نوعی حکومت که در آن وضع قوانین به عهدهی مجلس یا مجلسین (شوری – سنا) باشد و دولت مجری آن قوانین محسوب میگردد. مقابل استبداد (فرهنگ فارسی دکتر معین)
مشروطه – [ع] (م.ر.ط) مؤنث مشروط. در اصطلاح منطق : قضیهای که در آن شرط به کار رفته باشد. حکومتی که مقید به قانون باشد، مملکتی که دارای پارلمان باشد و نمایندگان ملت در کارهای دولت نظارت داشته باشد. (تألیف حسن عمید)
سلطنت : 1.صص [4] «سلطنه» (ش.ط) قدرت، توانایی، چیرگی، فرمانروایی (تألیف حسن عمید)
معینی، دکتر محمد، فرهنگ فارسی دکتر معین، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، جلد سوم، سال چاپ 7، 1364.
عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، انتشارات امیرکبیر، جلد دوم، چاپ سوم،سال 1374
فصل دوم
«پیشینه تحقیق»
ثقه الاسلام شهید و مشروطیت
رحیم نیکبخت
درآمد
انقلاب مشروطیت از حوادث سرنوشت ساز تاریخ معاصر ایران است که علی رغم گذشت چیزی نزدیک به یک قرن از وقوع آن، بسیاری از ابعادش ناگفته و بدون پژوهش باقی مانده؛ از آن جمله نقش شخصیتها و گروههای دخیل در این حادثه مهم است. از جمله موضوع بررسی نشده انقلاب مشروطیت آذربایجان، نقش علما و بررسی عملکرد ایشان در مقابل مشروطه خواهی است؛ چه بررسی مواضع تک تک علمای صاحب نام و چه نقش نهاد مرجعیت دینی و روحانی. طی پژوهشهایی که صورت گرفته، مباحث اولیهای هستند که بیشتر به طرح مسأله موضوع مورد بحث مربوط میشود. از موضوعات جالب توجه که متأسفانه مورد غفلت قرار گرفته، نقش آیت الله میرزا علی آقا ثقه الاسلام (ولادت 1277 ق. تبریز-شهادت روز عاشورا 1330 ق تبریز) در مشروطیت آذربایجان است؛ گر چه مرحوم نصرت الله فتحی آتشباک، با تدوین دو اثر، اطلاعات ذی قیمتی ارائه داده است.
با توجه به نقش و موقعیت ثقه الاسلام، ضرورت انجام پژوهشهای بیش تری احساس می شود. آن چه در این سطور ارائه میگردد، فقط به منظور طرح موضوع نگاشته شده تا پژوهش گران تاریخ معاصر ایران به بررسی بیشتر از منظری جدید بپردازند. امید است مراکز دانشگاهی و حوزوی با امعان نظر به این موضوعات، امکان تبیین مسائل تاریخی را با شیوه علمی فراهم کند.
علما که یکی از اقشار مهم جامعه ایرانی عصر قاجار بودند در تحولات سیاسی و اجتماعی نقش مهمی داشتند که در هر مقطع از تاریخ مشروطه قابل بحث و بررس است. پر واضح است که بررسی نقش آنان در عصر مشروطه، مستلزم آن است که به پیشینه روابط میان نهاد مرجعیت و روحانیان شیعه و سلطنت نظر شود که در این مجال امکان پرداختن به آن نیست.
ثقه الاسلام و مشروطیت
در مقطع اولیه جنبش که خواست عمومی جامعه صرفاً جنبه عدالت خواهی و عدالت جویی داشت، ثقه الاسلام تبریزی در کنار بزرگانی چون سید ابوالحسن انگجی، میرزا حسن آقا مجتهد تبریزی، میرزا صادق آقا مجتهد تبریزی حضور هماهنگ و مؤثری داشت. علی رغم این که وی از طریق نیاکان خود شیخی مسلک بود و با علمای دیگر آذربایجان به این لحاظ اختلاف مسلک داشت، هیچ گونه در این موضع متعصب نبود و مصالح و منافع امت اسلامی را در نظر میگرفت. موقعی هم که مظفرالدین شاه در تبریز ولیعهد بود از نزدیک با علمای شهر تبریز، از جمله وی آشنا بود. در جریان عدالت خواهی وقتی علمای تهران به قم مهاجرت کردند، نامهای از سوی علمای آذربایجان به مظفرالدین شاه ارسال شد که وی در جواب ایشان به محمد علی میرزا نوشت :
ولیعهد به جنابان مستطابان حاجی میرزا آقا مجتهد، آقای امام جمعه، آقای حاج میرزا محسن آقا، آقا میرزا صادق آقا مجتهد و آقای ثقه الاسلام، الطاف ما را برسانید... به همه التفات داریم و همی است که به شفاعت و توسط شما استدعای علمای آذربایجان را در معاودت دادن علمای تهران قبول فرموده، مشیرالدوله، وزیر امور خارجه را برای معاودت دادن آنها روانه کردیم...
این جواب و قبول شفاعت مظفرالدین شاه در بازگرداندن علمای مهاجرت کبرا، از آشنایی اشاره شده و اهمیت و موقعیت علمای آذربایجان حکایت میکند.
هر چه حرکت عدالت خواهی علما و مردم به پیش میرفت، صف بندیها و اختلاف نظرهای اساسی بین نیروهای حاضر در صحنه بیشتر میشد و این تفکیک نیروها پیش از آنکه در تهران بروز کند، در تبریز و آذربایجان به منصه ظهور رسید. البته قرائن و شواهدی هم دیده میشود که اختلافات بعدی بدون زمینه نبود؛ چنان که در تاریخ گشایش مجلس اول دیده میشود. پس از صدور فرمان مشروطیت (14 جمادی الثانی 1324 ق) برخی خواهان گشایش مجلس در غیر از روز نیمعه شعبان بودند که این روز تحت الشعاع مراسم چشن ولادت امام زمان (ع) قرار نگیرد.
اختلافات مشروطه خواهان و علمای مشروطه خواه آذربایجان هم چون ثقه الاسلام، ریشهای اساسی داشت، زیرا این حرکت در نظر علما و مردم اسلامی و مذهبی بود و بر اساس اندیشه عدالت خواهی دینی شکل گرفته بود؛ در حالی که از نظر مشروطه خواهان که تحت تاثیر اندیشههای سوسیال دمکراسی قفقازیه و روسیه بودند، مشروطیت با مذهب و به تبع آن متولیان مذهب تباین ذاتی داشت. از خلال نامههای بر جای مانده از ثقه الاسلام به نمونههای متعددی از این اختلاف اصولی میتوان اشاره کرد؛ از آن جمله در نامهای که به تاریخ 13 رمضان 1324 به بردارش نوشته، عنوان میکند :
روز 12 رمضان اعلان منحوسی از انجمن به دیوار چسباندهاند. حاصل این که تا کی در مذاهب قدیمه خواهید بود و حرفهای کهنه خواهید شنید و تا کی به مجلس و مسجد علما خواهید رفت ...
سنت ستیزی مشروطه خواهان به این مورد ختم نمیشد. وی در جای دیگر مینویسید :
آقایان [مشروطه خواه] اختراعی کرده گفتند روز قربان مردم قربانی نکنند، پول آن را به فقرا بدهند و در اولش مدایح نخوانند و در وصف انجمن بخوانند، اسبابهای وهوی شد.
وی با تیزبینی و هشیاری نتیجه عملکرد آنان را چنین پیش بینی میکند :
... که هر دو در حقیقت اقدام و مقدمه بر ترک شریعت است.
با توجه به این مسأله که آذربایجان و بویژه تبریز دروازه ورود اندیشه سوسیال دمکراسی به ایران بود، به اصطلاح روشن فکرانی که داعیه مشروطه خواهی داشتند، با شدت هر چه تمام در زیر پا گذاشتن موازین شرعی و عرفی از همدیگر سبقت میجستند. این تندرویها قسمتی به ناپختگی این مدعیان مربوط میباشد و قسمتی به اساس این تفکر باز میگشت. این اظهار نظر ثقه الاسلام، از این مسائل نشأت گرفته است که :
حقیقتاً کاری که آقایان پیش گرفتهاند، بسیار بد است و کارهای خلاف شرع خیلی اتفاق میافتد، اگر چه راجع به مشروطیت نیست؛ ولی مردم منزجر هستند و جای ایراد و نکته گیری است.
ثقه الاسلام تبریزی ضمن آن که از قضایا تصور روشن داشت، تمام حرکات مشروطه خواهان را مدنظر قرار داده و به دقت نظاره گر قضایا بود. آن گونه که از آثار وی بر میآید، از حرکات و اقدامات مشروطه خواهان کتابی هم تدوین کرده. شاهد مدعا، این عبارت است که میگوید:
... خدا نیامرزد قاتلین مشروطه را که از روز اول تیغ کین کشیدند و این بیچاره را کشتند، بنده خیانتهای مشروطه طلبان را کتابچه کرده و نوشتهام. اگر وقتی حوصله بشود که چاپ شود، خالی از فایده نیست؛ اما فایدهاش چیست؟!
یکی از مصادیق اختلاف اساسی علمای مشروعه خواه و روشن فکران مشروطه خواه که ثقه الاسلام تصریح روشنی به آن دارد، تدوین قانون اساسی است. مشروطه خواهان به محوریت سید حسن تقی زاده و صحنه گردانی انجمن ایالتی آذربایجان وقتی موفق شدند حاج میرزا حسن آقا مجتهد تبریزی را از شهر با تحریک عوام الناس تبعید کنند، در جواب تلگراف نمایندگان مجلس شورای ملی که خواهان بازگرداندن مجتهد به تبریز شدند، بر تهیه و تدوین قانون اساسی پافشاری کردند؛ بدون آن که به درخواست نمایندگان مجلس جهت بازگرداندن مجتهد اقدام کنند. علمای آذربایجان در این مقطع نه تنها تدوین قانون اساسی را ضروری نمیدانستند، بلکه خواهان اجرای قانون الهی بودند که متروک مانده بود.
میان آن چه علمای ایران و در رأس آنان آیت الله نائینی (تولد 1267 ق- وفات 1355 ق) از کارکرد قانون اساسی قصد میکردند با آن چه در یک نظام مشروطه غربی محقق است، تفاوت بنیادین وجود داشت. در نظر وی قانون اساسی به رسالهای میماند که در چارچوب احکام شریعت، قانون مربوط به اداره دین مدارانه جامعه را در بر میگیرد. چنین چیزی- همان طور که خود او اشاره میکند- به یک رساله عملیه بیشتر شبیه است تا قانون اساسی نظام مشروطه به سبک غربی.
استدلال علمای آذربایجان در مقابل این اقدام، در آثار ثقه الاسلام چنین انعکاس یافته است :
... این است حال شریعت اسلامیه که ما مسلمانان آن را قانون الهی میدانیم و کتابش را کتاب آسمانی میدانیم و غالب احکام سیاسیه و معاملات آن با قوانین خارجه مطابق و عقل نیز، صحت آن را درک میکند. پس چگونه خواهد بود حال قانونی که به اتفاق جمعی آن را جمع کرده]اند و بالبداهه آن چه موافق صرفه است مقبول بود. ما بقی مبتذل خواهند ماند و شاید روزی برسد که فقط اسمی از آن بماند و همان استبداد هزار ساله در شکل اولیه خود ادامه یابد.
ثقه الاسلام تبریزی فرجام مشروطه خواهی را تداوم استبداد هزار ساله پیش بینی میکند که رضاخان میرپنج آن را به عینیت رسانید.
از فرازهای دیگر زندگی ثقه الاسلام در مشروطیت آذربایجان، ارتباط با عالم متشرع، حاج میرزا حسن مجتهد است. حاج میرزا حسن و خاندان او در تاریخ آذربایجان، جایگاه مهمی داشتهاند. اخراج او از تبریز که به دست مشروطه خواهان انجام پذیرفت، علما را به رویگردانی کامل از جریان مشروطه وا داشت، بویژه آن که برای بیرون راندن مجتهد از صحنه مسائل تبری نقشه و دسیسهای هم طرح کرده بودند، و این دسیسه از دید ثقه الاسلام مخفی نمانده است.
بر همین اساس ثقه الاسلام هم بعد از حاج میرزا حسن مجتهد، از تبریز بیرون رفت و پس از مدتی با اصرار دیگران به تبریز بازگشت.
آغاز جنبش، جریانی عدالت خواهی بود؛ اما رفته رفته جریان مشروطه خواه که از سوسیال دمکراسی متأثر بود، صحنه را از علما گرفت. آنان در مقابل این پدیده سه خط مشی اتخاذ کردند : گروهی چون آیت الله انگجی، آیت الله میرزا صادق آقا و برخی دیگر، از دخالت در قضایا بی طرفی اختیار کرده از مداخله در امور اجتناب کردند. گروهی دیگر چون میرزا حسن مجتهد و میرهاشم دوه چی، انجمن اسلامیه را تشکیل دادند و به مقابله مسلحانه پرداختند. انجمن اسلامیه به لحاظ اندیشه تشکیل دهندگان آن، جمعی یک دست نبود؛ با این حال اقدامات تندروانه اعضای انجمن ایالتی، در تشکیل این انجمن ضد مشروطه موثر بود. میرهاشم دوه چی که خود در آغاز از پیش گامان آزادی خواهی بود، قبل از تاسیس انجمن اسلامیه مورد سو قصد مشروطه خواهان دو آتشه قرار گرفت و مجروح شد. پس از این سوء قصد بود که وی در دشمنی با مشروطه و مشروطه خواهان مصممتر شد.
ترور مخالفان یکی از راههای مبارزهای بود که دمکراتها در تبریز باب کردند و بعداً در تهران هم شایع شد. شیوه حذف فیزیکی مخالفان، از جریان سوسیال دمکراسی روسی الگو میگرفت. انتشار شب نامهها، روزنامهها و توهین نامه علیه علما، یکی دیگر از اقدامات آنها بود، که نمونه های زیادی دارد و موجود است.
در بین این دو گروه (علمای بی طرف و اعضای انجمن اسلامیه) ثقه الاسلام تبریزی شخصیت منحصر به فردی بود که میکوشید مواضع تند و افراطی موافقان و مخالفان مشروطه را تعدیل کند. وی مصالح و منافع ایران و آذربایجان را مد نظر داشت. مشروطه خواهان تحمل چننی شخصیتی را هم نداشتند و علی رغم این که او هم از مداخله در امور جاری اجتناب میکرد، بر آن شدند وی را به قتل برسانند. مأمور ترور، یکی از فدائیان مشروطه خواه به نام رجب خان سرابی بود که جریان را قبل از انجام به ثقه الاسلام باز گفت و توطئه خنثی شد.
علی رغم تمام اقداماتی که از جانب تندروهای مشروطه خواه صورت میگرفت، وقتی دخالت قوای اشغال گر روسیه در ایران مطرح شد، وی و جمعی از رجال شهر برای جلوگیری از ورود نیروهای روسی اقدامات متعددی انجام دادند که متأسفانه به نتیجه نرسید و در تاریخ 3 ربیع الثانی 1327 نیروهای روس از سر حدات وارد ایران شدند. این ورود، سرآغاز روزهای تیره و تار برای مردم آذربایجان بود.
تندرویعای جاهلانه در تاریخ مشروطیت ایران، همای کارکردی را داشت که عوامل استبداد داخلی و استعمار خارجی در آذربایجان داشتند.
مشروطه خواهان دو آتشه از مهلکه گریختند و در پناه سفارت خانههای خارجی جان به سلامت بردند و نصیب آزادی خواهان مسلمان، چون ثقه الاسلام، چوبه دار بود و سربداری محرم سال 1330.
در سوگ ثقه الاسلام
مرحوم نصرت الله فتحی در کتاب زندگی نامه شهید نیکنام مطلبی را نقل میکند که مرور آن خالی از لطف نیست. موضوع از این قرار است که پس از شهادت ثقه الاسلام تبریزی در روز عاشورا، مردم تبریز به طرق مختلف از روسها تقاضای برگزاری مراسم سوگواری کردند. روسها برای ارزیابی میزان نفوذ معنوی ثقه الاسلام اجازه برگزاری مراسم را دادند و به اطلاع مردم رسید. دستههای سینه زنی و زنجیر زنی به راه افتاد و قضیه جنبه تظاهرات مذهبی به خود گرفت. احساسات مردم به شدت تحریک شد و لحظه به لحظه بر ازدحام مردم افزوده میشد. نالهها و ضجهها به فریاد تبدیل شد. روسها بلافاصله پس از احساس خطر، دستههای مسلح سالدات را برای کنترل دستجات عزادار اعزام کردند.
در این تعزیه داری، شرکت مرحوم صافی، شاعر معروف و نوحه سرای مشهور تبریز، قابل توجه بود که شخصاً به راه افتاده و نوحهای را که ساخته بود، میخواند. این نوحه که گویای خدمات و فداکاریهای شهید در جریان شهادت او بود و ترجیع بند مخصوص داشت، چنان شوری به پای ساخته بود که گویا روز عاشورا است. مرحوم صافی دسته را اداره میکرد و خود جلو افتاده و سینه میزد و نوحهای را که ساخته بود، چنین میخواند.
ای وطن بذل الیین نقد جان ملته دار اوسته وئرن امتحان
یاده سالاندا وطن آغلار سنه
صافی شیرین سخن آغلار سنه
چکلدیلر داره سنی منصور وار
تا پدی شرافت سنیله چوب دار
یاده سالاندا وطن آغلار سنه
صافی شیرین سخن آغلار سنه
خدمت ائدیبسن وطنه دینه سن
بیزدن الله ساری دینه سن
اولدی وطن کفرین الینده اسیر سن بیلرسن ملتمیز نه چکیر
بر اثر این نوایی از دل و جان برخاسته بود، مردم به قدری میگریستند و بر سر و سینه خود میکوفتند و نالههای جگر خراش سر میدادند که محیط یک پارچه غم و اندوه شده بود و عدهای از مردم؛ از جمله کسی که این حکایت را برای مرحوم فتحی بازگو کرده بیهوش شدند.
کتاب نامه
افشار، ایرج، نامههای تبریز از ثقه الاسلام به مستشار الدوله، تهران، فرزان، 1378ش.
توکلیات، جلال، اندیشه سیاسی شیخ فضل الله نوری، مجله کیان، ش 27.
رضوانی، اسماعیل، انقلاب مشروطیت ایران، چ3، تهران، کتابهای جیبی، 1356 ش.
رفیعی، منصوره، انجمن (ارگان انجمن ایالتی آذربایجان) تهران، تاریخ ایران، 1362ش.
ضمیری، میرزا اسدالله، یادداشتهای میرزا اسدالله، به کوشش دکتر سیروس برادران شکوهی، تبریز، ابن سینا، 1356 ش.
فتحی، نصرت الله، زندگینامه شهید نیکنام ثقه الاسلام تبریزی، تهران، بنیاد نیکوکاری نوریانی، 1353ش.
، مجموعه آثار قلمی ثقه الاسلام تبریزی، انتشارات انجمن آثار ملی، 2535 شاهنشاهی.
کسروی، احمد، تاریخ هیجده ساله آذربایجان، چ9، تهران، امیرکبیر، 1357 ش.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی، زندگی و مبارزات شهید آیت الله قاضی طباطبائی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380 ش.
ناظم الاسلام کرمانی، محمد، تاریخ بیداری ایرانیان، بخش اول، به کوشش سعیدی سیرجانی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، 1346 ش.
نیکبخت، رحیم، نویافتههایی از صافی تبریزی مرثیه سرای نامی آذربایجان، روزنامه مهد آزادی، 24/9/82 و 25/9/82.
یعقوبی، عبدالرسول، مبانی اندیشه سیاسی – اجتماعی ثقه الاسلام تبریزی در مکتوبات سیاسی با تأکید بر رساله لا لان، آموزه (کتاب سوم)، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1382ش.
نصرت الله فتحی، زندگینامه شهید نیکنام ثقه الاسلام تبریزی، و نصرت الله فتحی، مجموعه آثار قلمی ثقه الاسلام تبریزی.
ر.ک : مرکز اسناد انقلاب اسلامی، زندگی و مبارزات شهید آیت الله قاضی طباطبائی، ص 40-28.
خوشبختانه در مورد مبانی اندیشه سیاسی اجتماعی ثقه الاسلام تبریزی، تحقیقات ارزشمندی صورت گرفته است. (ر.ک : عبدالرسول یعقوبی، مبانی و اندیشه سیاسی – اجتماعی ثقه الاسلام تبریزی در مکتوبات سیاسی با تأکید بر رساله لا لان، آموزه، کتاب سوم، ص 355 – 385)
محمد ناظر الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ص 297.
اسماعیل رضوانی، انقلاب مشروطیت ایران، ص 127.
انجمن ایالتی آذربایجان، کانون تجمع مشروطه خواهان تبریز.
نصرت الله فتحی، زندگینامه شهید نیکنام ثقه الاسلام تبریزی، ص 115-116.
نصرت الله فتحی، مجموعه آثار قلمی شادروان ثقه الاسلام تبریزی، ص 187.
همان، ص 206-207.
ایرج افشار، نامههای تبریز از ثقه الاسلام به مستشار الدوله، ص 343.
منصوره رفیعی، انجمن (ارگان انجمن ایالتی آذربایجان)، ص 49.
جلال توکلیان، اندیشه سیاسی شیخ فضل الله نوری، مجله کیان، ش 27، ص 26.
نصرت الله فتحی، مجموعه آثار قلمی شادروان نقد الاسلام تبریزی، ص 405.
نصرت الله فتحی، زندگینامه شهید نیکنام، ص 210-216؛ مقایسه کنید با منصوره رفیعی، انجمن (ارگان انجمن ایالتی آذربایجان)، ص 46-51.
میرزا اسدالله ضمیری (ملازم ثقه الاسلام تبریزی)، یادداشتهای میرزا اسدالله، ص 35.
یکی از کسانی که در ترور آیت الله – بهبهانی دست داشت که در حوادث تبریز، به همان طریق که گلوله بر دهان بهبهانی زده بود، تیرروسها به دهانش خورده و کشته شد (احمد کسروی، تاریخ هیجده ساله آذربایجان، ص 264).
منصوره رفیع، انجمن (ارگان انجمن ایالتی آذربایجان)، ص 78.
از مفاخر ادبیات مرثیه آذربایجان، متوفی به سال 1308 شمسی، (ر.ک : رحیم نیکبخت، نویافتههایی از صافی تبریزی مرثیه سرای نامی آذربایجان، روزنامه مهد آزادی، 24/9/82 و25/9/82، ص 5.
ای کسی که نقد جانت را بذل وطن کردی و بر روی دار امتحان دادی.
وقتی وطن به یاد تو افتد خواهد گریست، صافی شیرین سخن هم بر تو گریان است.
تو را چو منصور بردار کردند و با تو چوب دار شرافت یافت.
خدمات بسیاری به دین و وطن کردهای، از جانب ما به محضر خداوند بگو.
وطن در دست کفر و کفار (روسها) اسیر شد تو میدانی ملتمان چه میکشد.
نصرت الله فتحی، زندگینامه شهید نیکنام ثقه الاسلام تبریزی، ص 749.
فصل سوم
روش تحقیق
(چگونگی انجام تحقیق)
در این تحقیق سعی بر آن بوده که علاوه بر بیان پدیدهها و اتفاقات به بررسی ارتباط آنها نیز پرداخته شود لذا در تصمیم بندی پژوهشهای همبستگی جای میگیرد که نوعی از پژوهشهای توضیحی است و نیز مصاحبه به عمل آمده است این تحقیق از نظر زمان تدوین و نحوه ارائه اسناد بر اساس اسناد و مدارک مورد استفاده با در گروه اسناد تاریخی قرار میگیرد.
جامعه آماری
تا کنون در زمینهی انقلاب مشروطیت کتابهای زیادی انتشار یافته است. این کتابها در کتابخانهها وجود دارند. نیز مقالات بسیاری در اینترنت و کتابخانهها موجود است.
حجم نمونه
ما با محدود بودن زمان و توان شخصی مان توانستیم از چند جلد کتاب و چند سایت اینترنت جهت جمع آوری اطلاعات استفاده نمودهایم.
ویژگی تحقیقهای مورد مطالعه
این تحقیق میتواند مورد مطالعهی دانش آموزان عزیز مقاطع راهنمایی و دبیرستان قرار بگیرد و همچنین میتواند مورد مطالعهی عموم مردم قرار بگیرد، برای آگاهی بیشتر از جنگها و رازهای مشروطیت است.
جنبش مشروطه نتیجهی مجاهدتهای مردم و دلاوران بوده که با گذشت از جان خود در برابر ظلم و استبداد آن زمان مقاومت نشان دادهاند و انقلاب اسلامی پس از آن صورت گرفته است. جوانان و نوجوانان امروز باید این دلیریها و رشادتها را بخوانند و از آن مطلع باشند.
آنرا درک کنند و نگذارند که میهمانان در آینده به دست بیگانگان بیفتد. ما باید نام ایرانی و مسلمان را بر سر زبان جهانیان بیندازیم.
به امید آن روز
ابزار جمع آوری اطلاعات
در این تحقیق ما بیشتر از کتابها و مقالات استفاده کردهایم. و پا فیش برداری مطالب مهم را یادداشت کردیم سایتهای اینترنتی و از مصاحبه با افراد آگاه از تاریخ بهره بردهایم.
فصل پنجم
نتیجه گیری :
یافتههای تحقیق
انقلاب مشروطیت یکی از بزرگترین انقلابهایی بود که توانست تاریخ ایران را عوض کند که پس از آن انقلاب اسلامی باعث شد که به طور کامل کشور از زیر سلطهای انگلستان و روسیه و ... خارج شود و اکنون استقلال در دست مردم ایران باشد و اگر جنبش مشروطه صورت نمیگرفت ایران ما ممکن بود هیچگاه به استقلال نرسد.
افزایش فشار حکومت بر مردم درزمان ناصرالدین شاه موجب نارضایتی مردم شد.
پیش از انقلاب مشروطیت کشور ما، در جنگ استعمارگران بود، اما با تلاشهای بزرگ مردان تاریخ مشروطه از جمله ستارخان در تبریز از جنگ استعمار گران خارج شد و به استقلال و آزادی رسید. اکنون پس از انقلاب اسلامی ایران ما به سوی پیشرفت قدم برداشته و با تمام استعمارگران جهان مقاومت میکند تا بار دیگر زیر سلطهی آنان نرود.
و در آخر ما جوانان و نوجوانان امروز باید در راه علم و دانش گامهای بلند برداریم و با استعمارگران و ظالمان زمان مبارزه کنیم.
جمع بندی
انقلاب مشروطه مثل هر انقلاب دیگری بر بستر زمینههای معین اجتماعی به وقوع پیوست.
بحرانهای مالی نئودالیسم و اشرافیت حاکم، تضاد این سیستم فرتوت با مناسبات رو به گسترش سرمایه داری، غلبهی نظام پولی و شکستن روابط کهنه توزیع و مبادلهی کالا، تشدید ستم مالکین، خشونت و زورگویی فراشان و تفنگچیهای فردور در برابر مردم، واگذاری امتیازات استعماری به خارجیها و امپریالیستها، بیماریهای اجتماعی مثل عدم امنیت، قتل، غارت و چپاول و ... پی آمد همهی آنها، بدبختی و فلاکت دهقانان و دیگر زحمتکشان.
از اواخر قرن نوزدهم زمینههای ذهنی جنبش دقیقا بر بستر زمینههای عینی فوق شکل گرفت. نیروی دانشمندان جامعه با وجود لمس فجایع موجود نمیتوانست تنها نظاره گر ساده وقایع باشد. روشنفکران جامعه آن روز ایران بیش از همه به دنبال آن بودند. به هر طریق ممکن به حکومت مطلقه و استبدادی پایان داده، مجلس ملی را به وسیله مردم تشکیل دهند و در آن قوانین ترقی متناسب با زمان به تصویب رسانند و با نقطهی پایان گذاشتن به زورگوییها و عدم امنیت، جامعه را به شکل عادلانه و متمدنانه اداره کنند.
یکصد سال از افرای حکم مشروطیت میگذارد که خود پی آمد حرکات انقلابی گستردهای بود که با زمزمهی تأسیس عدالتخانه از طرف علمای تهران آغاز شده و با جانفشانی مردم آذربایجان به بزرگترین رویداد تاریخ معاصر ایران فرارویید و در روانه خود ترقی ترین و سرآورترین افکار دموکراتیک و انسانی عصر خود و افراروی خود قرار داد از سنگلاخ قهرمانی و ایثار گری گذشت و به پیروزی رسید. پیروزی که به بهای خیلی گران به دست آمد، پیروزی که در هر گام آن خون پر طپش عاشق ترین آزادی خواهان زمان بر زمین ریخته شد. پیروزی که در تحقق آن مردم رنجهای بسیاری برده و دردهای زیادی کشیدهاند.