پایان نامه
برای دریافت درجه کارشناسی
رشته مشاوره و راهنمایی
مقدمه
اضطراب اجتماعی اضطرابی است که خصوصاً هنگام برخورد های اجتماعی متقابل افراد با یکدیگر بوجود میآید افرادی که از اضطراب اجتماعی رنج میبرند با افزایش مسائل روانی، ناتوانی در تمرکز حواس و حالتهای عصبی روبرو هستند . اشخاص دچار اضطراب اجتماعی به منبع ناراحتی خود که برخوردهای اجتماعیبررسی تطبیقی قوانین و مقررات ناظر بر فرآیند کاریابی و مشاوره شغلی 19 ص است که اکنون یا بزودی با آن مواجه خواهند شد آگاه هستند.
اگر چه هر کسی گاهی حداقل کمی از مصاحبهای که قرار است در آن شرکت کند دچار حالت عصبی میشود. در واقع یعنی هر یک از ما در اضطراب اجتماعی قرار میگیریم ، اضطراب اجتماعی مانند خیلی از مسائلی است که روانشناسان و محققین ارتباطات در آن به تحقیق مشغول هستند.
اسامی که به این نظریهها داده میشود عبارتند از :
خجالتی بودن، اضطراب زمانی ، اضطراب ارتباطی، کمگویی، وحشت در اثر ظهور در مقابل دیگران.
اگر چه برخی از روانشناسان بین اضطراب اجتماعی و نظریههای فوق تفاوتی قایل هستند. اما بیشتر محققین امروزه اصطلاح اضطراب اجتماعی را با خجالت زدگی هم معنی بکار میبرند. نظریههای اضطراب زمانی، وحشت در اثر ظهور در مقابل دیگران اغلب به عنوان نمونه های خاص برای نظریه اضطراب اجتماعی عنوان میشود. علاوه بر این بررسیهای آماری نشان میدهد بین اضطراب اجتماعی و خجالتزدگی و دیگر نظریهها ارتباط همبستگی وجود دارد. بنابراین ما اصطلاح اضطراب اجتماعی و خجالتزدگی را میتوانیم در این مقاله بجای همدیگربکار ببریم.
به هر حال باید توجه داشت که اضطراب اجتماعی را نباید با درونگرایی همانند دانست. در حالیکه درونگراها اغلب بجای حضور در اجتماع با خودشان تنها هستند. بیشتر اشخاصی که دچار اضطراب اجتماعی هستند از خجالتزدگی متنفراند.
تقریباً دو سوم این اشخاص در یک تحقیق ، خجالتی بودن خود را یک مشکل واقعی بیان نمودند و یک چهارم این افراد تمایل خود را برای یافتن راهحل این مشکل بیان نمودند.
(PIKONIS, 1992 A)
بیان مسئله(موضوع تحقیق)
» ویژگیهای اشخاص مبتلا به اضطرابهای اجتماعی«
اشخاصی که از اضطرابهای اجتماعی رنج میبرند در موقعیتهای اجتماعی که قرار میگیرند دچار مشکل میشوند. این اشخاص میگویند هنگامیکه مجبور به گفتگو با دیگران هستند دچار حالت عصبی و احساس نامطلوبی میشوند.(CHEEK , BUSS1981)
آنان به نظر دیگران نسبت به خودشان توجه دارند. آنان وقتی که با افراد جدید آشنا میشوند و یا مجبور هستند در مقابل حضار صحبت کنند خیلی خجالتی میشوند. اغلب این افراد فکر میکنند ممکن است کارشان اشتباه باشد و یا احمقانه بنظر آید. اشخاص خجالتی اغلب دچار لکنت زبان میشوند ، درگفتار دچار اشتباه میشوند ، علائم عصبی در ظاهرشان دیده میشود ، مانند عرق ریختن و لرزش بدن. این احساسات فقط در ذهن اشخاص اضطراب اجتماعی نیست.
اشخاصی که با افراد خجالتی ارتباط برقرار میکنند آنان را افراد عصبی و بازداشته شده از احساسات و نیز غیردوستانه میدانند. (CHEEK , BUSS 1981) اشخاص خجالتی احتمالاً در موقعیتهای اجتماعی نسبت به بیشتر مردم در آنچه که میگویند یا انجام میدهند دچار خجالت و دستپاچگی میشوند و احتمالاً به همین علت است که اشخاص خجالتی نسبت به اشخاص غیر خجالتی بیشتر دچار سرخی صورت در اثر خجالت میشوند.
اشخاص مضطرب اجتماعی گاهی به این فکر میکنند که چگونه میتوانند ارتباط برقرار کنند و منظور خودشان را به دیگران انتقال دهند. اشخاص خجالتی میگویند که گاهی دچار حالت عصبی و خجالتی هستند که نمیتوانند فکر کنند تا چیزی برای گفتن پیدا کنند آنان ممکن است گفتگو را به سکوت بکشانند که این امر برای آنان خیلی ناراحت کننده میباشد(PILKONIS 1877) افراد مضطرب اجتماعی قبل از صحبت کردن و یا بعد از صحبت کردن در مقابل حضار دچار بالاترین سطح اضطراب میشوند.
این اشخاص بسختی سخن فردی که قبل یا بعد از آنان گفتگو کرده است را بخاطر میآورند . اضطراب مانع شرکتدادن آنان و بخاطر آوردن سخنان دیگران میشود. چنانچه اخیراً دیده شده افراد خجالتی درونگرا نیستند. برعکس آنان مایل هستند دوستان بسیاری را داشته باشند . خصوصاً افراد خجالتی بیان میکنند که هنگام نیاز به کمک مردم دوست دارند افراد بیشتری به آنان کمک کنند.(ZIMBARARDO 1997) خجالتی بودن آنان مانع میشود تا دوستان بیشتری داشته باشند و هنگام کمک نیز مانع درخواست آنان از دوستانشان میشود. مطالعه دیگری نشان داده است که دانشآموزان خجالتی تمایل کمتری برای گفتگو با مشاورین مشاغل از خودشان نشان میدهند.
در یک تحقیق دیگر محققین خواستار انجام کاری شدند که بدون کمک دیگران انجام آن میسر نبود.
(DEPAULT , DULL , GREENBEG , SWAIM) اشخاص مضطرب اجتماعی در این کار کمتر از دیگران تمایل به درخواست کمک از خود نشان میدهند ، این عدم درخواست همکاری ریشه در ترس اشخاص مضطرب اجتماعی دارد که دیگران نیز تمایلی به پاسخ کمک آنان ندارند. نه فقط افراد مضطرب اجتماعی در مورد اینکه دیگران نظر خوبی نسبت به آنان نخواهند داشت ترس دارند ، بلکه برداشت دیگران را از خود بطور منفی تعبیر میکنند، این موضوع در یک تحقیق از دانشجویان کالج خواسته شده بود که بر روی یک سری از تکالیف کار کنند. سپس از آنان سئوال شده که تصور میکنید دانشجویان دیگر در مورد شما چه برداشتی داشته باشند. دانشجویان مضطرب اجتماعی احساس میکردند که در انجام کارها نسبت به دانشجویان غیرمضطرب کمتر شایستگی داشتند.
در آزمایش دیگری که ( POZE , CARVER , WELLENS 1991) بصورت ارتباط دوطرفه بوسیله تلویزیون صورت گرفت ، همه افراد یک برنامه از پیش ضبط شده را تماشا کردند. در این حالت همه نوعی ارتباط را برداشت کردند. مضطرب اجتماعی- در شکل حالتهای صورت – از خود تمایل بیشتری برای تعبیر حالتهای صورت نشان میداد. خلاصه اینکه اشخاصی که دچار اضطراب اجتماعی بالایی هستند انتظار دارند برخورد اجتماعی ضعیفی داشته باشند و بدنبال دلیلی هستند که افراد دیگر آنان را مورد تأیید قرار نمیدهند. و این حالت بدبینانه با برخوردهای اجتماعی احتمالاً موجب بروز مشکلاتی خواهد شد. اشخاص دیگر مایل نیستند افراد خجالتی اطمینان خود را از دست بدهند که دچار یک عدم پذیرش اجتماعی و موجب ترس آنان شود بعلاوه بدلیل اینکه آنان تصور میکنند که دیگران نسبت به آنان متنفر هستند ارتباط گفتاری خود را قطع میکنند و در اجتماعات آنان شرکت نمیکنند. در نتیجه ممکن است غنچه ایجاد ارتباط متقابل و دوستی نهایی آنان قبل از اینکه شکوفه بزند در اثر سرمازدگی از بین برود.
» توضیح اضطراب اجتماعی«
چرا اشخاص خجالتی در شرایط خاص موقعیتهای اجتماعی دچار اضطراب زیادی میشوند؟ آنان از چه چیزی میترسند؟
بیشتر محققین معتقدند که سنجش درک دیگران علت اصلی اضطراب اجتماعی است. بعبارت دیگر، اشخاص مضطرب اجتماعی از آنچه که دیگران درباره آنان فکر میکنند ترس دارند. مخصوصاً آنان از سنجش منفی دیگران میترسند، اشخاص مضطرب اجتماعی نگران این هستند که اشخاصی که با آنان گفتگو میکنند ممکن است آنان را احمق، خسته کننده و یا بیتجربه تصور کنند. برخی از موقعیتهای اجتماعی موجب تحریک اضطراب آنان میشود.
موقعیتهای از قبیل:
فکر کردن در مورد قرار ملاقات مردم برای اولین بار ممکن است برای فردی که دچار اضطراب اجتماعی شدیدی است مانند یک کابوس ترسناک باشد.
سنجش درک دیگران موجب میشود تا اشخاص مضطرب اجتماعی ترس خود از اینکه دیگران در مورد آنان چه تصوری دارند را کاهش دهد. اغلب این اشخاص در حضور یافتن در مجامع اجتماعی پرهیز میکنند. آنان از مهمانیهایی که در آن اشخاص را نمیشناسند گریزان هستند. از ملاقات با افرادی که آنان را نمیشناسند پرهیز میکنند. ترجیح میدهند امتحان کتبی بدهند تا در مقابل دیگران امتحان شفاهی بدهند.
اشخاص خجالتی هنگامیکه نتوانند از وضعیتی که قرار گرفتهاند خارج شوند میتوانند مقدار برخوردهای خود را کاهش دهند. یک روش برای این کار این است که از تماس چشمهای خود با دیگران پرهیز کنند. ایجاد برقراری تماس چشم با دیگران تمایل و آمادگی گفتگو کردن با دیگران را نشان میدهد. با عدم انجام این کار اشخاص خجالتی به دیگران میگویند که ترجیح میدهند ارتباط و برخورد اجتماعی نداشته باشند. در این حالت اشخاص مضطرب ارزیابی دیگران را نسبت به خود محدود میکنند.
اگر تلاش در جهت پرهیز از موقعیتهای اجتماعی با شکست مواجه شد ، اشخاص خجالتی باید گفتگوهای خود را با دیگران بطور کوتاه انجام دهند. در یک آزمایشی از اشخاص خواسته شده بود تا در مورد خودشان به مصاحبه کننده چهار خاطره تعریف کنند.
(DEPAULO , EPSTEIN , LEMAY , 1990) برخی از این اشخاص تصور میکردند که مصاحبه کننده میخواهد با شنیدن ، این خاطرات را ارزیابی کند. در حالیکه اشخاص دیگر تصور میکردند با گفتن خاطرات خود میتوانند بدنبال کارشان بروند. اشخاص مضطرب اجتماعی که تصور میکردند مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت خاطرات خود را بطور مختصری بیان کرده و در مورد شخصیت خود کمتر از افراد دیگر صحبت کردند. ظاهراً افراد خجالتی نگران بوجود آمدن اثر نامطلوب در ذهن مصاحبه کننده بودند.
در آزمایش دیگری از اشخاص خواسته شده بود تا در یک آشنایی پنج دقیقهای با فردی که قبلاً با او ملاقات کرده بودند گفتگو کنند.
(EARY , KINGHT , JOHNSON 1987) وقتی محقیقن نوارهای ضبط شده را بررسی نمودند متوجه شدند که اشخاص مضطرب نسبت به دیگران تمایل بیشتری به رفتارهای شفاهی دارند، بعنوان مثال، این اشخاص تمایل بیشتری به موافق بودن با آنچه که فرد دیگری میگوید از خودشان نشان میدهند. و هنگامیکه نوبت صحبت آنان میشد به بازگو کردن و یا توضیح دادن به سخنان آن فرد میپرداختند.
این سبک برخورد موجب میشود که آنان بدون اینکه زیاد خودشان را درگیر گفتگو کنند در ذهن آن فرد حالتی از احترام و علاقهمندی را بوجود آورند. بدین ترتیب اشخاص خجالتی موجب محدود شدن ارزیابی دیگران از خودشان شده و خصوصاً موجب کاهش شانس دیگران از پیدا کردن مورد ایرادی از خود میشدند. بطور خلاصه این سبک برخورد اشخاص خجالتی یک نوع استراتژی حفاظت از خود میباشد زیرا آنان به ارزیابی منفی دیگران از خود اهمیت میدهند. اشخاص خجالتی بطور عمدی گفتگوها را کوتاه و خوشایند میکنند. و از موضوعهایی که موجب بحث جدی و ایجاد خجالت در آنها شود پرهیز میکنند. در یک تحقیق چنین پیشنهاد شده است که اشخاص مضطرب ممکن نیست آن طوری که بنظر میآیند در انجام یک گفتگو ناتوان باشند.
گاهی محققین به این نتیجه رسیدهاند که افراد خجالتی در ایجاد برخوردهای اولیه با دیگران دچار مشکلات زیادی نیستند و در برخی افراد خجالتی دیده شده که در یک گفتگو ، آغاز کننده اولیه بودهاند.
هدف از تحقیق، اهمیت مسأله :
برکسی پوشیده نیست که آموزش و پرورش در جهت رشد و تعالی جامعه نقش کلیدی و حیاتی دارد لذا در بسیاری از جوامع پیوسته قدمهای حساب شدهای در جهت گسترش کمی و کیفی مراکز آموزشی برداشته میشود . این در حالی است که ما نه تنها در حال حاضر با کمبود چنین مراکزی در اکثر شهرهای کشورمان بخصوص شهرستانها مواجه هستیم بلکه رشد روزافزون جمعیت باعث میشود که این کمبود هر روز بیش از روز گذشته محسوس و ملموس باشد.
به مقتضای فعالیتهایی که در آموزش و پرورش داریم ، ملاحظات و شناخت نسبی از نقاط قوت و ضعف این مجموعه مخصوص اضطراب اجتماعی که امکان دارد در مورد نوجوانان ما صدق کند ضرورتاً ما را بر آن داشت تا موضوع مطرح شده را مورد تحقیق و بررسی قرار دهیم. از آنجایی که بر این اعتقادیم آموزش و پرورش اساسیترین سنگ بنای آینده جامعه را بنیان مینهد، اضطراب مانع بروز خلاقیت و رشد شکوفائی استعدادهای دانشآموزان میشود . یک موقعیت فشارزا باعث میگردد تا رفتارهای هیجانزا بروز کند و از یک سازش منطقی با محیط به دور باشند.
بیان مسئله پژوهش:
آیا بیندخترانوپسران در اضطراب اجتماعی تفاوت معنیداری وجوددارد؟
فرضیه:
- اضطراب اجتماعی در بین دختران در این سن بیشتر از پسران است.
متغیرهای پژوهش
تعریف اضطراب:
شیوه یادگیری گنجینه لغت بعنوان یک تجربه درونی کاملا ً اتفاقی است ، زیرا از این طریق فرد برای رویدادها برچسبهای مقتضی و مناسب را فراهم میآورد و در نتیجه گنجینه لغاتی برای احساسهای خود تشکیل میدهد . بنابراین تعجبی ندارد که افراد مختلف برای عکسالعملهای خود در موقعیتهای یکسان اصطلاحات مختلفی بکارببرند. و این امر تعریف هیجان را که در آن اکثریت صاحبنظران اتفاق نظر داشته باشند مشکلتر میسازد. تعریف اضطراب نمونه بارزی از این مشکلات است. هر فردی گاهگاهی د رزندگی خود اضطراب را تجربه کرده است. اگر چه این تجربهها را بعنوان اضطراب نتوان نامید و نام دیگری بر آن نهاد . چنانکه وقتی اضطراب خیلی شدید باشد اصطلاحاتی همچون وحشت ، هراس ، بیم و ترس مورد استفاده قرار می گیرد . وقتی اضطراب تا حدی ملایم و خفیف باشد اصطلاحاتی همچون پریشانی، نگرانی، ناراحتی و غصه مورد استفاده قرار میگیرد. حتی در موقعیتهای وخیمتر عکسالعملهای فیزیولوژیکی نیز از فردی به فرد دیگر متفاوت است. در بعضی از افراد اضطراب باعث خشکی ، انقباض و ناراحتی گلو می شود و در برخی اضطراب باعث فشار قفسه سینه می شود ، در بعضی از افراد در اثر اضطراب کف دستان خیس عرق، احساس پروانه در شکم، سستی رودهها ضعف و ناتوانی در زانوها و بیقراری و ناآرامی میشود.
فروید اضطراب را بعنوان علامت و نشانهای برای تهدید» خود« میداند.
آدلر معتقد است که اضطراب احساس حقارت کردن است.
در نظریه کِلِی اضطراب نتیجه شناخت عدم کفایت و عدم لیاقت در سیستم سازههای فرد است. روتر گفت: اضطراب منعکس کننده تفاوت و اختلاف بین نیازهای مبرم و قوی فرد با انتظارات ساده او که با هم برخورد میکنند است.
هورنای معتقد است که اضطراب احساس تنهایی و درماندگی کردن در دنیای خصومت آمیز است وراجرز اضطراب را نتیجه ادراک تهدید به مفهوم خودانگاره مینامد.
فصل دوم
اضطراب و فشار روانی
هر فردی در زندگی خود گاهگاهی اضطراب را تجربه کرده است. اضطراب یک احساس ناخوشایندی از ترس و بیم است که همراه با یک یا چندین عکسالعمل فیزیولوژیکی مانند طپش قلب و عرق است. بعضی از افراد اغلب بطور نامحسوسی مضطرب هستند که بعنوان ویژگی و ضعف اضطراب نامیده میشود. وقتی که اضطراب فقط در یک موقعیت و وضعیت خاصی تجربه میشود آن را اضطراب و نگرانی وضعیت مینامند.
انواع آزمودنیهای روانشناختی و فیزیولوژیکی جهت سنجش اضطراب وجود دارد و میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. بعضی از این آزمودنیها جهت پیشبینی و چگونگی عکسالعمل یک فرد در تجارب و آزمایشهای شرطی شدن، یادگیری حرف و مشاغل و امتحانات مورد استفاده قرار میگیرد.
فشار روانی خیلی شبیه به اضطراب است. مفهوم استرس یا فشار روانی در ابتدا جهت توضیح چگونگی عکسالعمل بدن درمقابل بیماریها، صدمهها و یا سایر ضربهها و ناراحتیها بکاربرده میشود اما بعدها به مواردی که فرد آنها را بعنوان عوامل تهدیدکننده برای خود میداند نیز شامل میشود.
علاوه بر عکسالعملهای فیزیولوژیکی که همراه با فشار روانی است، تعدادی از
عکسالعملهای هیجانی نیز قبل از خشم، غمگینی نیز همراه با فشار روانی است. منظومه فعالیتهای شدید که تحت عنوان رفتار نوع A شناخته شدهاند به خصوص دارای ویژگی فشار روانی هستند . کسانی که دارای چنین رفتاری هستند ، در معرض خطر ابتلا به امراض قلبی قرار دارند . اینگونه افراد به احتمال قوی ، مردمانی ناراضی هستند که نیاز مبرمی به کنترلکردن و مهارکردن تمام مردم و تمام اشیاء و امور را دارند و اغلب با کسانی که با آنها برخورد میکنند به مخالفت برمیخیزند.
اجزای اضطراب:
بطور کلی اضطراب مستقیماً با آینده ارتباط دارد و فاقد یک عامل عینی مشخص است و دارای دو جنبه اصلی است:
الف: جنبه فیزیولوژیکی
ب: جنبه شناختی
برانگیختگی جنبه فیزیولویکی اضطراب ، مربوط به سیستم عصبی است که آن را بصورت یک هیجان معرفی میکند. این برانگیختگی شامل عکسالعملهایی میشود که از فردی به فرد دیگر متفاوت است . این عکسالعملها ممکن است با تغییراتی در میزان ضربان قلب، فشار خون، تعریق بدن، ترشح بزاق، رنگ پوست، اختلالات تنفسی، حالت تهوع، انقباض معده یا اسهال همراه باشد.
جنبه شناختی اضطراب بطور یقین تلقی نامطبوعی از رفتار مبهم و تهدیدآمیز آینده است که فرد نمیتواند آنرا توصیف کند چون غیر قابل توصییف هستند و فرد احساس میکند که آمادگی مقابله با آن را ندارد. آن ممکن است احساس مصیبت و بلای تهدیدکننده، فاجعه، از هم پاشیدگی و یا حتی مرگ باشد و همانطوریکه گفتیم این تجربهها ممکن است زنگ خطری از بیم و وحشت باشد.