مقدمه
بیماری های روانی از آغاز پیدایش بشر وجود داشته است به صورتی که ساکنان دوره غار نشینان دوره دیرینه سنگی معتقد بودند که با ایجاد سوراخ(ترفین)در جمجمه افراد می توانند فرد تسخیر شده توسط ارواح شیطانی را نجات دهند که ریشه در حالات روحی وروانی مغشوش وبه هم خورده وجود داشت(دهستانی 1385)
هر کسی شخصیتی دارد و شخصیت هر فرد به مشخص کردن میزان موفقیت، خشنودی و رضایت خاطر در زندگی کمک می کند، شخصیت یکی از مهم ترین نعمت های هر فردی است . شخصیت به ما کمک می کند تا زندگی خود را شکل دهیم ، شخصیت عبارت است از ترکیب پیچیده ای از نیروهای درونی که شیوه ای را قالب ریزی می کند . تا فرد به آن شیوه آن نوع شخص بودن را که هست، ادامه بدهد. شخصیت، نظام آرزوها و مقاصدی است که شیوه شخصی فرد را در مورد سازگاری با محیط خود تشکیل می دهد . انگیزه ها، کلیدهایی هستند که در راه به روی شناخت کاملتر ساخت و کارکرد شخصیتی و همچنین رشد خلق و خوی هیجانی باز می کنند. شخصیت فاکتورهایی هستند که در رفتار و خاطر انسان رول بازی می کنند و تا دیر زمان باقی می مانند.
ناسازگاری واختلال های رفتاری در جوامع انسانی ودر همه افراد از هر قشر وجنس ودر هر دوره وادوار بوده وخواهند بود بنا به دلایل وعوامل مختلف،پس ضرورت وگسترده ابتلا وتهدید سلامت روانی وجسمی واز بین بردن کیفیت زندگی وچگونگی مقابله با بیماری های روانی وعوامل آن را توجیه می کند.سلامت جسمی وروانی انبساط خاطر و در نهایت شاد کامی وتن آرامی پدیده ای هستند که در ارتباط با محیط زیست انسان ها تحقق می پذیرند(همان منبع).در این تحقیق سعی کرده ایم به بررسی ویژگیهای شخصیتی و قضاوت اخلاقی و تاثیر آن در ارتکاب به جرم در بین زندانیان شهرستان خوی بپردازیم .
بیان مسئله
تاکنون تعاریف متعددی ارائه شده که همگی بر اهمیت تمامیت و یکپارچگی شخصیت تاکید ورزیده اند. آلپورت [1] ، شخصیت را چنین تعبیر می کند که عبارت است از ویژگی های منحصر به فرد و ویژگی های پایدار که در موقعیت های مختلف تغییر می کنند. و به عبارتی می توان گفت شخصیت به ویژگیهای بیرونی و قابل رؤیت ما اشاره دارد، بعضی آن جنبه هایی از ما که دیگران می توانند ببینید(رضایی ، 1388).
شخصیت مجموعه ویژگی های فکری، ذهنی, ذوقی و رفتاری انسان است که غالبا در گفتارها و رفتارها و عکس العمل انسان ها در فعالیت و برخوردهای روزمره اشان قابل رؤیت است. شخصیت به مانند ’وجدان که امری اجتماعی است‘ (لوفور, ۱۹۷۶ : ۶۱), محصول محیط اجتماعی و فرهنگی ای است که فرد در آن متولد شده و بزرگ می شود. پر واضح است که خانواده، فرهنگ حاکم بر جامعه، رسانه ها و نهاد آموزش و پرورش هر یک به نوعی در ساختن ویژگی های شخصیت فرد سهیم هستند. ولی, ’تاثیر خانواده بر شخصیت افراد از امتیاز خاصی بر خوردار است‘ (پروین، ۱۳۷۴: ۱۵)
اردوآنو (اردوآنو ۱۹۹۴ : ۱۶ و ۱۷)، رفتار و رابطه انسان را با هر نظامی (خانه، مدرسه، محیط کار و غیره) که در آن قرار دارد به سه حالت معرفی می کند. وی معتقد است، وقتی انسان در مقابل قوانین، هنجارها و آداب های آشکار و پنهان نوشتاری و گفتاری یک نظامی قرار می گیرد، امکان انتخاب یکی از سه حالت مختلف را دارد. این سه حالت که هر یک ویژگی خاص خود را دارند، عبارتند از : رفتاری مجریانه، رفتاری بازیگرایانه، و رفتاری خالق گرایانه. این سه حالت هر یک محصول یکی از شیوه های فرزند پروری می باشند که در تجزیه و تحلیل به آنها می پردازیم.
بر اساس پژوهشی، رابطه والدین با فرزندانشان را بر اساس پاسخ های آنها به چند دسته تقسیم شده اند . هر مدلی محصول متفاوتی را تولید کرد. یعنی فرزندان شخصیت های مختلفی داشتند.
تقریبا تمام روان شناسان بر آن عقیده هستند که اخلاق یک امر اجتماعی اکتسابی است که بر فضایل و سجایایی مبتنی می باشد که جامعه مقرر داشته و برای خود پسندیده است. بنابراین اخلاق بدین معنا یکی از ارکان مهم شخصیت انسانی است.
[1] .Alport