مقدمه:
موضوع سلامتی از بدو پیدایش بشر در قرون و اعصار متمادی مطرح بوده است اما هرگاه ازآن سخن به میان آمده عموماً بعد جسمی آن مد نظر قرار گرفته و کمتر به سایر ابعاد سلامتی بخصوص بعد روانی آن توجه شده است. سازمان جهانی بهداشت، ضمن توجه دادن مسئولین کشورها در راستای تامین سلامت جسمی، روانی، اجتماعی افراد جامعه همواره بر این نکته تاکید دارد که هر یک از این سه بعد بر دیگری برتری ندارد طبق گزارشات این سازمان، جهان در طول دو دهه آینده شاهد تغییرات عمده ای در زمینه اییدمیولوژی بیماری ها ونیازهای بهداشتی افراد است. به گونه ای که بسیاری غیر واگیردار هم چون بیماری های روانی به سرعت جای گزین بیمارهای عفونی و واگیر دار گردیده و در صد عوامل ایجاد کننده ناتوانی و مرگ های ز ودرس قرار می گیرند. طبق برآوردهای این سازمان، این در حالی است که در برنامه ریزی های توسعه اجتماعی واقتصادی پایین ترین اولویت به آن ها داده می شود.( نور بالا،1380)
موضوع بهداشت وسلامتی و روانی از زمانی که بشر وجود داشته و خصوصاً از زمانی که اجتماع را شرح کرده، مطرح بوده است . زیرا انسان همواره سلامتی خویش را دوست می داشته ، تمهیدات فراوانی را در پیش گیری از ابتلا به انواع بیماری ها و گرفتاری های روانی که آرامش را به هم می زد، فراهم می ساخته ، و جهت مقابله با فشارهای روانی که آرامش را به هم می زد، فراهم می ساخته،و جهت مقابله بافشارهای روانی هم می کرده است . ( فقیمی، 1384)
پس یکی از شایع ترین عواملی که موجب اختلال در سلامت روانی یعنی افسردگی می باشد
می پردازیم.
افسردگی یکی از رایج ترین بیماری های روانی است که باعث مراجعه به روانشناسان ودیگر متخصصان بهداشت روانی می گردد اگر چه افسردگی از دیر باز به عنوان یکی از نابه سامانی های عمده شناخته شده است ، اما در دو دهه اخیر این دو بیماری، هم از حیث رنج وآزاری که مبتلایان آن را تحمل می کنند و هم از لحاظ بار سنگینی که این ناراحتی بر منابع درمانی ملتها تحمل می نماید، پیش از پیش مود توجه قرار گرفته است (مهریار،1382)
بیان مسئله :
اصطلاح سلامت روانی اصطلاحی است که از آن برای بیان اظهار کردن هر نظامی برای جامعه استفاده می شود. هر فرهنگی بر اساس معیار های خاصی به دنبال سلامت روانی است. هدف هر جامعه ای این است که شرایطی را که سلامت اعضای جامعه را تضمین می کند، آماده نی نماید. سلامت روان بخشی از سلامت عمومی است . منظور از سلامت روان ، سلامت ابعاد خاص از انسان مثل: ذهن ،حالت و فکر می باشد.
ازطرف دیگر سلامت روانی بر سلامت جسمانی هم تاثیردارد. بسیاری از پژوهش های اخیر مشخص شده است که یک سری اختلال های فیزیکی و جسمانی به شرایط خاص روانی مرتبط هستند. در زمینه تعریف بیماری روانی و سلامت روانی نظریات و دیدگاه های بسیاری ارائه گردیده است. روان پزشکی و روان شناسی نوین رفتار نابهنجار را معادل سلامت روانی و رفتار نابهنجار و غیرعادی را معادل بیماری روانی به کار برده است.( نور بالا،1380)
در این بررسی به یکی از دلایل شایع در اختلال سلامت روان می پردازیم افسردگی یکی از اختلالات شایع روانی است این بیماری که در کار کرد شناختی وعاطفی و رفتاری فردی و اجتماعی فرد تاثیر عمیق دارد. زندگی او را نیز با خطر جدی مواجه می سازد. پدیده افسردگی و آثار آن از دیدگاه های مختلف مورد بحث قرار گرفته است. از دیدگاه پزشکی افسردگی
پدیده ای است که بر اثر ناراحتی ، غم وحزن و اندوه به وجود می آید. از دیدگاه روان شناسی نیز افسردگی حالت غم انگیز و اندوهباری است که بر اثر اضطراب و فشار روانی به وجود می آید. این حالت علاقه انسان را نسبت به تمام فعالیت های روزمره کاهش داده و احساس نا امیدی،ناتوانی،عدم اعتمادبه نفس،دلهره،نگرانی،بی حوصلگی، بدبینی وزودرنجی را بر روح و روانش مستولی می سازد.( فقیمی،1384)
ضرورت تحقیق:
با توجه به این که سلامت روان یکی از عوامل ایجاد کننده رضایت وموفقیت در ابعاد گوناگون زندگی می باشد، آثاری از میزان شیوع آن خصوصاً در بین دانشجویان، افرادی که در آینده در قسمت های مختلف اجتماع به خدمت مشغول می شوند ضرورت دارد تا در مورد پیشگیری و کمک به بهبود آن قدمی برداشته شود .