پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد(M.A)
گرایش :اقتصاد انرژی
این بررسی به پنج فصل تقسیم شده است که فصل آخر حاصل و نتیجه آن را تشکیل میدهند. فصل دوم با اهمیت موضوع شروع میشود که در آن شاخص انرژی بری محاسبه و بررسی شده و ساختار تقاضای نهایی انرژی را در سالهای مختلف نشان دادهایم در بخش چهارچوب نظری بررسی مبانی اقتصاد خرد مربوط به بررسی بحث گردیده و مفهوم کشش و کشش های کوتاه مدت و بلند مدت را تشریح کردیم در پی آن فرضیات اصلی تحقیق و همچنین محدودیتهای بررسی را آوردهایم تعریف مختصری از اصطلاحات مهم بکار رفته در بررسی نیز شده است . در فصل سوم از روش دو مرحلهای انگل و گرنجر برای تخمین تابع تقاضای انرژی در ایران استفاده میشود. درابتدا بحث میشود که چون مصرف انرژی قیمت واقعی انرژی و درآمد واقعی متغیرهایی ناایستا دارای ریشه واحد تشخیص داده شدهاند پس الگوی اقتصاد سنجی تقاضای انرژی باید بر اساس روشهایی استوار باشد که این خصوصیت دادهها را صریحا به حساب آورد یعنی روش همبستگی متقابل و الگوهای تصحیحی خطا ECM مزیت اصلی یک ECM این است که اولا چون هم تفاضل اولیه و هم سطح متغیرها وارد الگو میشوند امکان تمایز بین اثرات کوتاه مدت و بلند مدت متغیرها وجود دارد. دوما سرعت تعدیل به سمت رابطه بلند مدت را میتوان مستقیما تخمین زد. کشش های درآمدی کوتاه مدت و بلند مدت به ترتیب 72 و 93 درصد هستند و کشش های قیمتی مربوطه نیز 19 - و 76 - درصد هستند علاوه بر این متوجه میشویم که این تخمینها ثابت نیستند به این معنی که پس از وقوع انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی علایمی از وقوع یک تغییر ساختاری در تقاضای انرژی به چشم میخورد با استفاده از این تخمینها مصرف آینده انرژی برای ایران را بر مبنای فروضی در ارتباط با رشد واقعی درآمد و قیمتهای انرژی که در گزارش رسمی سازمان برنامه و بودجه وجود دارد ارزیابی کردیم. علاوه بر این با استفاده از یک الگوی ARIMA پیشنهادی نیز مصرف انرژی تا پایان برنامه دوم پیش بینی گردید. و آخرین فصل را به نتیجه گیری و پیشنهادات اختصاص دادهایم.
مقدمه
تقاضابرای انرژی نقش مهمی را هم بعنوان یک عامل اساسی در توسعه اقتصادی و نیز مباحث مربوط به ملاحظات محیط زیستی ایفا می کند هم چنین نگرانی نسبت به پایان پذیری برخی از انواع آن، مدیریت صحیح در نحوه استفاده بهینه ازانرژی را شدیداً طلب می نماید. به دلایل فوق آگاهی داشتن از متغیرهای تأثیر گذار بر مصرف انرژی و میزان تأثیر هر کدام از این متغیرها (به بیان دقیق تر، کشش های قیمتی و درآمدی کوتاه مدت و بلندمدت)، به سیاستگذاران اقتصادی این امکان را می دهد تا برنامه ریزی و پیش بینی های دقیق تری را در زمینه میزان مصرف انرژی طی سالهای آتی بعمل آورند.
این تحقیق نیز قصد بررسی دقیق اثرات این دو عامل بر مصرف انرژی و پیش بینی مصرف برای سالهای آتی را با استفاده از جدیدترین روشهای موجود دارد.
این بررسی به هفت فصل تقسیم شده است که سه فصل آخر حاصل و نتیجه آن را تشکیل می دهند.
فصل دوم با اهمیت موضوع شروع می شود که در آن شاخص انرژی بری محاسبه و بررسی شده و ساختار تقاضای نهایی انرژی را در سالهای مختلف نشان داده ایم. در بخش چهارچوب نظری بررسی، مبانی اقتصاد خرد مربوط به بررسی بحث گردیده و مفهوم کشش و کشش های کوتاه مدت و بلند مدت را تشریح کردیم. در پی آن فرضیات اصلی تحقیق، و همچنین محدودیت های بررسی را آورده ایم. تعریف مختصری از موضوع در سایر کشورها و ایران می پردازد.
ابتدا اشاره ای مختصر به ماهیت سریهای زمانی تصادفی می کنیم، یعنی اینکه چگونه فرایندهای تصادفی ایجاد می شوند، چه شکلی دارند و مهمتر از همه چگونه آنها را توصیف می کنیم. مفهوم ایستایی ارتباط نزدیکی با این مسایل دارد. سپس تابع خودهمبستگی تشریح می شود اینکه چگونه می توان از آن برای توصیف سری های زمانی و آزمون خصوصیاتشان استفاده کرد. مفاهیم و ابزار این قسمت برای درک مطالب دو فصل بعد ضروری هستند. الگوهای خطی برای سری های زمانی را در بخش بعدی بسط می دهیم که شامل الگوهای میانگین متحرک، اتورگرسیو و ترکیب میانگین متحرک و اتورگرسیو برای سری های ایستا هستند، و این که چگونه می توان با تفاضیل گیری سری های ناایستا، سری ایستا تولید کرد و الگوی عمومی ARIMA را بسط داده و روش باکس- جنکینز را بکار برد.
تا چند سال گذشته، حجم زیادی از نظریات اقتصادی با این فرض شکل می گرفت که داده های مورد استفاده ایستا هستند. در طی دهه های گذشته اکثر متغیرهای اقتصادی میانگین و حتی واریانسشان تغیر کرده است، بطوری که این دو گشتاور را دیگر نمی توان ثابت در نظر گرفت که در نتیجه فرض ایستایی متغیرها رد می شود. پیامدهای مربوط به خصوصیات آماری تخمین زننده ها و آزمون ها در چنین حالتی بسیار جدی هستند که ادبیات مربوط به رگرسیون های ساختگی شاهدی بر این مدعا است. در فصل پنجم این مسایل را مورد بحث قرار می دهیم . برای غلبه بر چنین مشکلاتی برخی از محققین تفاضل گیری داده ها را پیشنهاد کردند تا اجزای قدم زدن تصادفی و روند مانند داده ها حذف گردد، هرچند که دیگران گفته اند چنین کاری منجر به از دست دادن اطلاعات بلندمدت داده ها می شود. مفهوم متغیرهای متقابلاً همبسته را بعنوان راه حلی برای چنین منازعه ای مورد ارزیابی قرار می دهیم و به دنبال آن الگوهای تصحیح خطا معرفی می شود.
در فصل سوم از روش دومرحله ای انگل و گرنجر برای تخمین تابع تقاضای انرژی در ایران استفاده میشود. در ابتدا بحث می شود که چون مصرف انرژی، قیمت واقعی انرژی و درآمد واقعی متغیرهایی ناایستا دارای ریشه واحد تشخیص داده شده اند، پس الگوی اقتصادسنجی تقاضای انرژی باید براساس روشهایی استوار باشد که این خصوصیت داده ها را صریحاً به حساب آورد یعنی روش همبستگی متقابل و الگوهای تصحیح خطا ECM، مزیت اصل یک ECM، این است که اولاً چون هم تفاضل اولیه و هم سطح متغیرها وارد الگو می شوند، امکان تمایز بین اثرات کوتاه مدت و بلندمدت متغیرها وجود دارد. دوماً سرعت تعدیل به سمت رابطه بلند مدت را می توان مستقیماً تخمین زد. بالاخره ECM یک زیربنای محکم آماری در نظریه همبستگی متقابل دارد که انگل وگرنجر آن را بسط داده اند.
به این ترتیب ما کشش های بلندمدت و کوتاه مدت تقاضای انرژی را برای داده های ایران طی سالهای81-1346 تخمین می زنیم. کشش های درآمدی کوتاه مدت و بلندمدت به ترتیب 72/0 و 93/0 هستند و کشش های قیمتی مربوط نیز 19/0- و 76/0- هستند. علاوه بر این متوجه می شویم که این تخمین ها ثابت نیستند، به این معنی که پس از وقوع انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی علایمی از وقوع یک تغییر ساختاری در تقاضای انرژی به چشم می خورد. با استفاده از این تخمین ها، مصرف آینده انرژی برای ایران را بر مبنای فروضی در ارتباط با رشد واقعی درآمد و قیمت های انرژی که در گزارش رسمی سازمان برنامه و بودجه وجود دارد ارزیابی کردیم.
علاوه بر این با استفاده از یک الگوی ARIMA پیشنهادی نیز مصرف انرژی تا پایان برنامه پنجم پیش بینی گردید و آخرین فصل را به نتیجه گیری و پیشنهادات اختصاص داده ایم.
1- بیان مساله
در این بررسی میزان حساسیت تقاضای انرژی به عوامل اقتصادی ( قیمت ودرآمد ) تخمین زده می شود. داده های مورد استفاده مصرف نهایی انرژی ( معادل میلیون بشکه نفت )، تولید ناخالص داخلی به قیمت های ثابت 1369 و قیمت واقعی انرژی ( که یک میانگین وزنی از قیمت انواع مختلف انرژی می باشد) است.
آمار مورد استفاده سری های زمانی 1346 تا 1381 را شامل می شود. با استفاده از روش همبستگی متقابل و الگوی تصحیح خطا، امکان تخمین کشش های کوتاه مدت و بلند مدت و نیز ضریب تعدیل فراهم میشود. ( ضریب تعدیل میزان سرعتی است که مصرف انرژی خود را با توجه به تغییرات قیمت و درآمد تطبیق میدهد.) همچنین میزان انرژی بری در اقتصاد ایران طی دوره 81-1346محاسبه میشود.
در انتها مصرف انرژی را تا پایان برنامه پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با استفاده از الگوی پیشنهادی و سناریوی در نظر گرفته شده برای رشد اقتصادی و قیمت واقعی انرژی پیش بینی می کنیم. به روش سری زمانی ( باکس-جنکینز ) با فرض عدم وقوع تغییرات ساختاری در اقتصاد کشور، یک الگوی مناسب برای مصرف انرژی ارائه می گردد و سپس بر اساس این الگو مصرف انرژی را مجدداً برای 5 سال آیند ه پیش بینی خواهیم کرد.
1-2- اهمیت تحقیق
توانایی هرجامعه برای بقاءوادامه حیات به امکان دسترسی آن جامعه به انرژی بستگی دارد به گونه ای که انرژی به مقدار مناسب و هزینه های معقول قابل عرضه می باشد. به دلیل ویژگی پایان پذیری برخی از انواع انرژی، قیمت گذاری مناسب و صرفه جویی در مصرف آن از مهمترین اقداماتی است که باید در چارچوب سیاستها و خط مشی های آتی بخش انرژی کشور مورد تأکید قرار گیرد. با وقوع شوک های اول و دوم نفتی در کشورهای صنعتی، سیاستهای صرفه جویی و مالیاتی بیشترین اثر را بر الگوی مصرف انرژی آن کشورها داشته است. بطوری که طی سالهای 90-1970 شاخص انرژی بری یا مقدار انرژی مصرفی به ازای هر هزار دلار تولید ناخالص داخلی واقعی در آمریکای شمالی 62 درصد و اروپای غربی 54 درصد کاهش یافته است. متأسفانه در کشور ما شاخص انرژی بری طی سالهای 81-1346 افزایش یافته و از 13 به 39 بشکه معادل نفت خام برای هر یک میلیون ریال تولید ناخالص ( به قیمت های ثابت سال 1369 ) رسیده است. ارقام فوق مبین این واقعیت است که در صورت عدم بکارگیری سیاستهای مناسب در زمینه صرفه جویی انرژی، افزایش بازدهی و بهینه سازی در تولید و مصرف انرژی، در آینده ای نه چندان دور، کشور با بحران انرژی مواجه گشته و برای تأمین نیازهای داخلی انرژی از یک کشور صادر کننده نفت به کشوری وارد کننده تبدیل خواهد شد. با در نظر گرفتن میزان وابستگی اقتصاد کشور به صادرات نفت خام، درآمد ارزی و درآمد دولت شدت این بحران مشخص تر می گردد. در طی سالهای آینده بایستی پیامدهای اقتصادی، محیط زیستی، تکنولوژیکی و اجتماعی ناشی از مصرف انواع مختلف انرژی مورد ارزیابی قرار گرفته و تصمیماتی برای تعیین خط مشی های لازم اتخاذ گردد. برخی انتخابها به طور بالقوه در بلند مدت مناسب خواهند بود اما هیچکدام نمی تواند یک عامل مهم در فروکش کردن بحران طی ده سال آینده باشد. اقدامات صرفه جویی[1] اگر به سرعت انجام گیرد تا حد زیادی موقعیت را بهبود می بخشد اما مشکل انرژی را کاملاً حل نخواهد کرد.
1- از قبیل کاهش مصرف، ذخیره و بازیافت انرژی، بهبود کارآیی سیستم های موجود.