پایان نامه جهت دریافت مدرک کارشناسی روانشناسی عمومی
مقدمه
هوش مفهومی است که از دیرباز آدمی به پژوهش و تفحص در مورد ابعاد و تظاهرات و ویژگی ها و انواع آن علاقه مند بوده است . در این بین یکی از ابعاد هوش تحت عنوان هوش معنوی جزو عرصه هایی است که تحقیقات چندان منسجم و نظام مندی در جهت شناخت و تبیین ویژگی ها و مولفه های آن در حد و اندازه سایر انواع هوش صورت نپذیرفته است و همین امر خود دشواری های بسیاری را در راستای تمییز دقیق مولفه ها و ویژگی های آن بر سر راه محققین ایجاد مینماید (حسن لطف آبادی 1366).
در طول قرن بیستم انسان پیش از تمام تاریخ بشریت دستخوش دگرگونی از نظر شیوه های زندگی ، روابط اجتماعی و مسائل اقتصادی گردیده است. تلاش در جهت صنعتی شدن و گسترش شهر نشینی و زندگی مکانیزه که لازمه آن قبول شیوه های نوین برای زندگی است، اثر معکوس بر سلامت انسان گذاشته و در ارتباط با مقوله سلامت ابعاد دیگری را مشخص نموده است. یکی از این ابعاد سلامت روان افراد جامعه است . مقوله ای که اگر چه تازگی ندارد لیکن از نظر تخصصی دیر زمانی نیست که به آن توجه گردیده است. با توجه به شیوی بیماری روانی در جامعه اهمیت تلاش در جهت اعتلای سلامت روانی افراد هر اجتماعی بارزتر می گردد. مهمترین مسأله در این ارتباط پیشگیری از مسائلی است که باعث می گردد سلامت روان افراد جامعه مختل گردد و بالطبع پیامدهای منفی در پی داشته باشد. پیشگیری از بروز این عوامل نیز جز با آشنایی با وضعیت موجود سلامت روان در افراد جامعه ای که قصد پیشگیری در آن را داریم ممکن نیست. چرا که آشنایی با وضع موجود ما را به اوضاع امیدوار می سازد و یا ما را جهت به کارگیری ابزارهای مناسب در این جهت یاری می نماید، (حسن لطف آبادی 1366).
تاب آوری در مورد کسانی بکار می رود که در معرض خطر قرار می گیرند ولی دچار اختلال نمی شوند از این رو شاید بتوان نتیجه گیری کرد که مواجه شدن با خطر شرط لازم برای آسیب پذیری هست اما شرط کافی نیست . واژه تاب آوری را می توان به صورت توانایی بیرون آمدن از شرایط سخت یا تعدیل آن تعریف نمود. در واقع تاب آوری ظرفیت افراد برای سالم ماندن و مقاومت و تحمل در شرایط سخت و پر خطر است که فرد نه تنها بر آن شرایط دشوار فائق می شود بلکه طی آن و با وجود آن قوی تر نیز می گردد . پس تاب آوری به معنای توان موفق بودن، زندگی کردن و خود را رشد دادن در شرایط دشوار (با وجود عوامل خطر) است . این فرایند خودبه خود ایجاد نمی شوند مگر اینکه فرد در موقعیت دشوار و ناخوشایندی قرار گیرد تا برای رهایی از آن یا صدمه پذیری کمتر ، حداکثر تلاش را برای کشف و بهره گیری از عوامل محافظت کننده (فردی و محیطی) در درون و بیرون خود که همواره به صورت بالقوه وجود دارد بکار گیرد (کریلو[1]، 2002). هدف اصلی در پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش معنوی و سلامت روان با تاب آوری در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور اردبیل بود.
بیان مسئله
هوش معنوی[2] را می توان همان توانایی دانست، که به ما قدرتی می دهد و رویاها و تلاش و کوشش برای به دست آوردن آن رویاها را می دهد. این هوش زمینه تمام آن چیزهایی است که ما به آنها معتقدیم و نقش باورها، هنجارها، عقاید و ارزش ها را در فعالیت هایی را که بر عهده می گیریم در بر می گیرد. هوشی که به واسطه آن سوال سازی در ارتباط با مسائل اساسی و مهم در زندگی مان می پردازیم و به وسیله آن در زندگی خود تغییراتی را ایجاد می کنیم. (باری، بناب، 1374).
در واقع با استفاده از هوش معنوی به حل مشکلات با توجه به جایگاه، معنا و ارزش آن مشکلات می پردازیم. هوشی که قادریم توسط آن به کارها و فعالیت هایمان معنا و مفهوم بخشیده و با استفاده از آن بر معنای عملکردمان آگاه شویم و دریابیم که کدامیک از اعمال و رفتارهایمان از اعتبار بیشتری برخوردارند، و کدام مسیر در زندگی مان بالاتر و عالی تر است، تا آن را الگو و اسوه زندگی خود سازیم. (باری، بناب، 1374).
دومین متغیر مورد بررسی در پژوهش حاضر سلامت روانی است. و تاکنون تعاریف متعددی از «سلامت روان» ارائه شده که همگی بر اهمیت تمامیت و یکپارچگی شخصیت تاکید ورزیده اند. گلدشتاین [3] ، سلامت روانی را تعادل بین اعضا و محیط در رسیدن به خود شکوفایی می داند.چاهن[4] (1991) نیز سلامت روانی را وضعیتی از بلوغ روان شناختی تعبیر می کند که عبارت است از حداکثر اثربخشی و رضایت به دست آمده از تقابل فردی و اجتماعی که شامل احساسات و بازخوردهای مثبت نسبت به خود و دیگران می شود.(حسنی،1374)
طبق تحقیقات انجام شده توسط (حسنی، 1374) عامل پیدایش بسیاری از ناسازگاری ها و نابهنجاری های روانی ناشی از تضادهای ارزشی و عدم استقرار یک نظام ارزشی سازمان یافته در فرد ذکر شده است.
اسلام ویژگی های شخصیت نابهنجار و بیمار و به تعبیر اسلامی «فی قلوبهم مرض» را در بعد عقیدتی ، عاطفی ، عقلانی، شناختی و خصوصیات بدنی بیان کرده است (نویدی، 1380).
یکی از شرایط لازم جهت دست یابی به سلامت روان، برخورداری از یک نظام ارزشی منسجم می باشد.
سومین متغیر مورد بررسی تاب آوری میباشد. واژه تاب آوری را می توان به صورت توانایی بیرون آمدن از شرایط سخت یا تعدیل آن تعریف نمود. در واقع تاب آوری ظرفیت افراد برای سالم ماندن و مقاومت و تحمل در شرایط سخت و پر خطر است که فرد نه تنها بر آن شرایط دشوار فائق می شود بلکه طی آن و با وجود آن قوی تر نیز می گردد .
لذا در پژوهش حاضر سوالهایی از قبیل :آیا بین هوش معنوی و سلامت روان و تاب آوری دانشجویان رابطه وجود دارد؟آیا بین مولفه های سلامت روان و هوش معنوی رابطه وجود دارد ؟ آیا هوش معنوی در بین دانشجویان دختر و پسر متفاوت است ؟ آیا سن نقشی در میزان هوش معنوی و سلامت روان و تاب آوری دانشجویان دارد ؟
ضرورت و اهمیت تحقیق
با توجه به این که سلامت روان یکی از عوامل ایجاد کننده رضایت و موفقیت در ابعاد گوناگون زندگی می باشد ضرورت دارد تا در مورد پیشگیری و کمک به بهبود آن در بین دانشجویان قدمی برداشته شود (گنجی، 1376).
با توجه به این که معنویت در جامعه اسلامی ما یکی از هنجارهای جدا نشدنی است بنابراین میزان هوش معنوی در بین دانشجویان نیز می تواند تاثیر بسزایی در زندگی فردی و اجتماعی فرد داشته باشد .
و در مورد تاب آوری تاب آوری به سه دلیل می تواند در تحقیقات و تجربیات مفید واقع شود:
1- اطلاع از تاب آوری و آسیب پذیری و عوامل محافظت کننده و خطرساز، پیچیدگی اختلالات روانی (از جمله اعتیاد) و علل آنها را روشن می کند و این موضوع بر نیاز به توجه به روابط بین حوادث قبلی و نتایج فعلی زندگی تأکید می کند و به استثناها بیش از عواقب پیش بینی شده توجه می نماید.
2- پی بردن به اینکه چرا بعضی از دانشجویان علیرغم قرار گرفتن در شرایط دشوار ، موفق می شوند در شناختن امکانات ناشناخته قبلی برای پیشگیری کمک می کند .
3- ایده تاب آوری باعث امیدواری در تجارب بالینی می شود و به هر حال مزیت عمده آن این است که خواهیم دانست که بسیاری از دانشجویان به سرنوشت محتومشان گردن نمی نهند و تسلیم نمی شوند.
بی شک سلامت روان هر فرد بر میزان تاب آوری و همچنین هوش معنوی آن تاثیرات بالقوه خواهد گذاشت که در این پژوهش در پی تاثیرات سلامت روانی بر تاب آوری و هوش معنوی افراد هستیم .
اهداف پژوهش
هدف کلی
تعیین رابطه هوش معنوی و سلامت روان با تاب آوری در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور اردبیل .
اهداف جزئی
تعیین رابطه مولفه اختلال کارکرد اجتماعی ، سلامت روانی با تاب آوری
تعیین رابطه مولفه افسرگی ، سلامت روانی با تاب آوری
تعیین رابطه مولفه اضطراب ، سلامت روانی با تاب آوری
تعیین رابطه مولفه اختلال جسمانی ، سلامت روانی با تاب آوری
تعیین رابطه بین سلامت روان با تاب آوری
تعیین رابطه بین هوش معنوی با تاب آوری
پیش بینی تاب آوری بر اساس سلامت روان و هوش معنوی
فرضیه های پژوهش
فرضیه اول: بین مولفه اختلال کارکرد اجتماعی ، سلامت روانی با تاب آوری رابطه وجود دارد .
فرضیه دوم: بین مولفه افسرگی ، سلامت روانی با تاب آوری رابطه وجود دارد .
فرضیه سوم: بین مولفه اضطراب ، سلامت روانی با تاب آوری رابطه وجود دارد .
فرضیه چهارم:بین مولفه اختلال جسمانی ، سلامت روانی با تاب آوری رابطه وجود دارد .
فرضیه پنجم: بین سلامت روان (کل) با تاب ۀوری رابطه وجود دارد.
فرضیه ششم: بین هوش معنوی با تاب آوری رابطه وجود دارد.
[1] corelio
[2] Spiritual Intelligence
[3] GOLDSTEIN
[4] chauhnass