مقدمه
انگیزش از پر اهمیت ترین پیش نیازهای آموزش و یادگیری است. یادگیری مستلزم صرف وقت، کار، تلاش، پشتکار و سرمایه گذاری توانایی جسمانی و روانی یاد گیرنده است. مجموعه ای از عوامل یا سازه های درونی و بیرونی در برانگیختگی فرد به یادگیری و مشارکت فعال او در فرایند آموزش دخیل هستند. از غریزه، سائق، نیاز و شوق گرفته تا علاقه، کنجکاوی، سبک اسناد، باور کنترل، توانمندی، انتظار، تلاش جهت پیشرفت و تا فشار والدین، فشار همسان همگی می توانند در تعامل پذیری بر نظام انگیزش دانشجویان کار ساز افتند و رفتار آموزشی و یادگیری پیشرفت او را شکل دهند(والبرگ1987).
دیوید مک کلند از محققان برجسته و صاحب نظریه انگیزش پیشرفت است. بنا به نظر اوانجام تکالیف چالش انگیز،موجب پایداری در تکالیف دشوار و کسب موفقیت شغلی می شود و در رقابت با استاندارد عالی از فردی به فرد دیگر متفاوت می باشد (فرانکن 1986).
پژوهش های اتکنیسون وراینر (1947) نشان داد که یادگیرندگان دارای انگیزش پیشرفت بالا در مقایسه با افراد دارای انگیزش پیشرفت پایین از خود پشتکار و جدیت بیشتری در انجام تکالیف بروز می دهند، در آزمونها و امتحانات عملکرد بهتری دارند، به ویژه هنگامی که فرد مظهر قدرت است و نیاز به مقامی بالاتردارد و بر برتری جویی تأکید ورزد (نقل از فرانکن، 1990).
پژوهشهای ایساکن (1990) بیانگر آن بوده است که دانشجویان دارای انگیزش پیشرفت بالا در انتخاب درسهای اصلی و نیزدر مشاغل آتی خود،خواهانچالش بیشتری هستند، اما در عین حال در انتخاب گزینه ها و انتخابهای خود واقع بینی را رعایت می کنند. در مقابل دانشجویان دارای انگیزش پیشرفت پایین تمایل دارند که یا درس های کاملاً اصلی بسیار آسان یا درس های دشواری را برگزینند( به نقل از نیگولز، 1983).
پژوهشهای ورتمننشان داد که انگیزش پیشرفت به همان اندازه که می تواند رفتار مردان را پیش بینی کند یارای پیش بینی رفتار زنانه را ندارد. زنانی که در مقیاس های انگیزش پیشرفت به نمره بالا دست یافته اند اغلب نتوانستند برای خویشتن تصور پایدار توأم با پشتکار از خود نشان دهند (نقل از دِچارمز، 1984).
یافته های پژوهشی، شواهدی حاکی از تفاوت در اسناد و گرایش های اسنادی میان زن و مرد را ارایه می دهد. با این همه باید افزود که زنان در مقایسه با مردان با احتمال کمتری توفیق و کامیابی خود را به توانایی خویش نسبت می دهند ودر نتیجه از پی توفیق های خویش به خود فرایندگی کمتری دست می یابند(پلت1986).
پژوهشهای اولیه مک کلند (1953) حاکی از معنادار بودن نیاز به پیشرفت در مردان بود، اما در بین زنان تفاوت معناداری وجود نداشته است. بنابر این آنان نتیجه گرفتند که آزمون
مورد استفاده (T.A.T) شاید فقط برای مردان مناسب باشد(شولتر و شولتز، 1988، نقل از سید محمدی، 1377).
پژوهشگران بعدی این نکته را عنوان کردند که با گذشت زمان، تفاوت در انگیزش پیشرفت در دو جنس کمتر شده است و شاید در مواردی بین مردان و زنان تفاوتی در انگیزش پیشرفت نباشد. در سالهای اخیر، روانشناسان متغیرهای مربوط به متن رفتار را با اهمیت تلقی کرده اند زیرا آمایه و زمینه های فرهنگی در شکل گیری انگیزش پیشرفت اهمیت اساسی دارد(چرچ1992).
همچنین یکی از متغیر های مهم در زمینه انگیزش , شخصیت فردی میباشد , شخصیت عامل مهمی در پیشرفت فرد محسوب میشود ( سید محمدی 1384)
در پژوهش حاضر نیر بررسی رابطه بین تیپ ها شخصیتی درون گرا و برون گرا با انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشجویان است .
بیان مسئله
هرکسی می داند که انگیزهاش چیست چگونه بیمیلی ملامت آور در یکسو و علاقه مشتاقانه در سوی دیگر تفاوت بوجود می آورد
بیشتر ما لحظههایی از یادگیری پرحرارت خود را به یاد می آوریم که نمی توانستیم حقیقت مطلب را در مورد آنچه که عمیقاً بدان توجه داشتیم به سرعت دریابیم ، در آن لحظهها همراه با شیفتگی و اشتیاق بودیم .
انگیزش عبارت از آن چیزی است که ما را از ملامت به سوی علاقه حرکت می دهد . انگیزش عبارت از آن چیزی که به ما انرژی می دهد و فعالیتهای ما را هدایت می کند . انگیزش را با موتور یا فرمان یک اتومبیل تشبیه می کنند در واقع انرژی و هدایت در مرکز مفهوم انگیزش قرار دارند . همچنین انگیزش به پیشرفت ارتباط دارد و هر دو وسیله و هدف پیشرفتهای تربیتی نیز محسوب می شوند.
دانشگاه ها در هر کشور ، نشان دهنده میزان رشد و ترقی می باشد ، امروزه این امر بعنوان یکی از شاخصهای رشد و توسعه به شمار می آیند . برای یک نظام آموزش موفق و پویا ، بررسی تمام عواملی که باعث افزایش کیفیت آموزش می شود ، از اهمیت بالایی برخوردار است .