مقدمه
با اندکی مطالعه در سابقه تعلیم و تربیت می توان دریافت قدمت وجود کلاسهای چندپایه به آغاز تعلیم و تربیت گروهی می رسد زیرا که تا قبل از ایجاد تغییرات کمی و کیفی در آموزش و پرورش به شیوه جدید تعلیم و تربیت کدامیک و برنامه ریزی شده با قالب امروزی امر آموزش و تعلیم و تربیت متناسب با نیازها و ارزشها رایج هرزمان و تحت تأثیر و سیطره حکومت ، نظامها ، جوامع، فرقه ها و حتی خانواده ها به طرق مختلف جریان داشته است. در زمان گذشته آموزش و پرورش جهان شمول نبود و بیشتر فرزندان خواص را زیر پوشش قرار می دادند. و در هر منطقه یا محدوده جغرافیایی فرقه ای و حکومتی متفاوت بوده و از انسجام کامل برخوردار نبوده است. تعداد دروسی که شاگردان برای طی مدارج تحصیلی دوره خاص می گذراندند بسیار محدود بوده و در اکثر موارد محل خاصی برای تشکیل کلاس درس وجود نداشت و در هر شرایط جلسات درس برگزار می شد. شاگرد مکتبی بود که حق کسی ضایع نمی شد و هرکس بسته به استعداد و توانایی خود پیشرفت می کرد. وجود کلاسهای چندپایه به صورت یک واقعیت اجتناب ناپذیر همه جا مشهود بوده است زیرا که محدودیت تعداد معلم و مقیدنبودن زمان شروع و اختتام تحصیل و ایجاد فرصت های پیشرفت فردی برای هر محصل چنین کلاسهائی که عملاً ایجاب می گردد اتفاقاً گاهی نتایج مطلوبی نیز ببار می آورده است. تدریس و تعلیم و تربیت به لحاظ وسعت دامنه فعالیت وشمول عامی که پیدا کرده ظاهراً اهمیت خود را بعنوان یک فنی و یا هنر در اذهان و قضاوتها و برداشت ها از دست داده و گاهی کار تا به آن جایی اعتبار گشته که هرکسی در هر شرایط به خود اجازه می دهد در این امر خطیر به طور مستقیم و غیرمستقیم دخالت و یا فعالیت نماید.
ضرورت و اهمیت تحقیق
با توجه به اینکه رشد اقتصادی و سیاسی و اجتماعی هرکشوری بسته به سرمایه گذاری در بخش تحقیقات می باشد لذا برای پیشرفت همه جانبه جامعه نوپای اسلامی باید تحقیقات و پژوهشهای اساسی و درستی صورت گیرد تا بتوان برنامه ریزیهای دقیقی جهت رشد و توسعه کشور عزیزمان انجام دهیم باتوجه آمارگیریهای اولیه انقلاب بخش تحقیقات کشورمان در مقایسه با سایر کشورها 3 درصد یعنی ضعیفتر از اکثر کشورها بوده است. حال اگر بخواهیم تحقیقات ما به درستی تحقق یابد یابد فرزندان ما در مدارس از آن نوع تعلیم و تربیتی برخوردار شوند که بدون درد و رنج یاد بگیرند. با پرورش تفکر وتعقل و استفاده حداکثر از عقل و شعور خود هرکس، با توجه به وسع و توان خویش بتواند خویشتن را معقول کند از یافته های علمی همنوعان خود در سایر نقاط جهان برخوردار و آگاه شود و با بکارانداختن قوه ابتکار از مواد اولیه و دیگر سنتهای خدادادی موجود درمیهن خود استفاده کند و در آن تغییراتی بدهد ، اختراع و اکتشاف کند و جامعه پویا سازد. باتوجه به واقعیتهای تلخ و معضلاتی که در امر آموزش کشورهای درحال توسعه و از جمله میهن اسلامیمان وجود دارد اهمیت و ضرورت بررسی مدارس چندپایه و تک پایه از نظر پیشرفت تحصیلی را می طلبد.
ضرورت تحقیق این امر می تواند راه گشا و الگو مناسب جهت رسیدن به نتایج مطلوب در زمینه های زیر می باشد :
1 ابتکار و خلاقیت معلمان ومتعلمان در امر تدریس و یادگیری مطالب درسی
2 استفاده بهینه از امکانات انسانی و مادی داخل کشور
3 تمرین عملی زندگی اجتماعی در مدرسه
4 تسریع و تسهیل در امر یادگیری رسیدن به هدفهای آرمانی
5 تقویتخودآموزیبا عنایت به افزایش جمعیت در آینده و کمبود فضای آموزشی
باتوجه به موارد فوق مقصود این است که الگوئی ارائه گردد که رسیدن به اهداف غائی تعلیم وتربیت مدارس را تسریع کند و همچنین روشهایی اتخاذ گردد که خلاقیت و ابتکار در فراگیران رشد یابد . یادگیری را تسهیل کند، وحدت و مشارکت بین معلمان و دانش آموزان در برنامه ریزی افزایش یافته و درنهایت به مفهوم واقعی پیشرفت و توسعه نایل گردد.