چکیده
گرایش بسیار و روز افزون در خصوص نابهنجاریها و اختلالات بد شکلی بدنی(BDD) باعث ایجاد ارزیابیها و مطالعات بسیار شده است.
این پژوهش پیرامون مفاهیم اختلال و رشد و پیشبرد و ابزارهای ارزیابی و نتایج عملکردها مطالعاتی را انجام داده است و در آن به مقایسه شدت بدشکلی هراس بدن بین دانش آموزان پسر و دختر دبیرستان ناحیه چهار مشهد براساس متغیرهای جنس، سن، وزن، پایه تحصیلی، رشته تحصیلی، آخرین معدل تحصیلی، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر، تعداد اعضای خانواده چندمین فرزند و تعداد برادر و خواهر پرداختهایم.
روش تحقیق در مطالعه توصیفی و روش نمونه گیری در دسترس میباشد. جامعه آماری را 260 نفر که 130 نفر دانش آموزان دختر و 130 نفر دانش آموزان پسر دبیرستانی تشکیل دادهاند.
ابزار پژوهش پرسشنامه بدشکلی بدنی و چاقی که دارای 33 آیتم میباشد 19 سؤال ابتدائی در مورد اختلال دیس فیک و14 سؤال بعدیدر مورد اختلال چاقی در پژوهش استفاده شده است .
تجزیه و تحلیل دادهها به وسیله نرمافزار spss انجام شده است و نتیجه پژوهش این بود که این روش تحقیق توصیفی (غیرآزمایشی) میباشد و روش آماری به صورت تصادفی از طریق نمونهگیری در دسترس میباشد.
فصل اول
کلیات
1-1مقدمه
بدشکلی بدنیاز بهترین موهبتهای خداوندی است. از جمله علل و عواملی که به این سلامتی را هدید میکنند بیماریها و اختلالات مختلف هستند که اختلالات بدشکلی هراسی بدنی (body dismorphic disorder و احساس چاقی روانی Body Image از جمله آنها میباشد.
امروزه یکی از دغدغهها و نگرانیهای افراد مربوط به ظاهر و شکل بدن خود میباشد و به نوعی رسیدگی به وضعیت ظاهری خود را مورد توجه و دقت قرار میدهند. اما افراد و گروههای در جوامع مختلف از جمله در ایران وجود دارند که به این موضوع اهمیت و توجه بیشتری میدهند و به طور وسواس گونهای وقت زیادی صرف این موضوع میکنند.
گرچه BDD به عنوان یک اختلال خوردن، اختلال وسواسی جبری و یا یک اختلال بدشکلی در نظر گرفته شده، اما در هر حال یک اختلال تصور بدنی با تأثیرات اجتماعی – روانشناختی و احتمالاً بیولوژیکی متصور میشود. ابزارهای ارزیابی همراه با خصوصیات قابل قبول زیست شناختی به منظور بررسی و مقایسه اختلالات BDD به وجود آمدهاند. ارزیابیها و نتایج نهایی از بررسی عملکردهای کنترل شده بیان میدارد که عملکردهای رفتاری شناختی در BDD میتواند به همان اندازه تأثیر نامطلوب نابهنجاریهای مربوط به اختلالهای وسواسی سری و پرخوری عصبی باشد.
عمدهترین شکایات شامل جنبههایی مثل موی سر و بدن، خصویات صورت، لکههای پوستی، رانها، شکم، پستانها، کفلها، و اندامهای تناسلی میباشد. مشخص است که اکثر بیماران دارای چندین علامت بد شکل هستند. در سالهای اخیر توجه بسیاری به مسائل و موضوعات تصور بدنی مربوط با BDD جلب شده است.
افراد مبتلا به BDD به علت ترس و هراس و نارضایتی که از بدشکلی و ظاهر بدن خود دارند درصدد رفع و از بین بردن آن به پزشکان و متخصصان تغذیه و لاغری و جراحان پلاستیک مراجعه میکنند. این گرایش روزافزون در خصوص نابهنجاریها و اختلالات بدشکلی بدنی باعث ایجاد ارزیابیها و مطالعات بسیاری شده است.
1-2طرح مسئله و اهمیت آن:
آیا شدت ابعاد مختلف بدشکلی هراسی بدنی وچاقی روانی در بین دانشآموزان دختر و پسر دوره متوسطه تفاوت معنیداری دارد یا نه؟
اولین موضوعی که در مورد این مسئله مطرح میشود تفاوت بین دانشآموزان دختر و پسر دوره متوسطه میباشد که تا حدودی متفاوت هستند و این تفاوت منجر به ارزیابیهای مختلف در پژوهشهای علمی توسط محققین شده است که نگرشها و دیدگاههای افراد دو گروه را مورد سنجش و بررسی و مقایسه قرار دادهاند.
در این پژوهش سعی بر آن است که چگونگی تفاوت و یا عدم تفاوت بین دانشآموزان دختر و پسر دوره متوسطه را از لحاظ نگرش و ذهنیتی که راجع به ظاهر و شکل بدنی و جسمی خود دارند، براساس متغیرهای مختلف از جمله سن، وزن، رشته تحصیلی، پایه تحصیلی،آخرین مدل تحصیلی، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر، رتبه تولد، تعداد برادر و خواهر مورد مقایسه و بررسی قرار گرفته شود.
به وسیله پرسشنامه افراد را براساس معیارهای اختلال بدشکلی بدنی و چاقی روانی مورد مقایسه قرار دادهایم.
1-3اهمیت موضوع پژوهش:
اختلال بدشکلی بدنی توسط چهارمین ویرایش کتاب راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی (انجمن روانپزشکی آمریکا 1994 DSM-IV) به عنوان دقت و توجه به برخی اختلالات تصوری در ظاهر فیزیکی تعریف میشود و این دقت و توجه بسیار به ظاهر تا حدودی وقت گیر بوده و باعث ایجاد نواقص و اختلال در عملکرد میگردد. علائم و نشانههای نارضایتی در شکل و اندازه بدن که در واقع عملکرد اختلالات خوردن نیز میباشد، دلیل عمده اختلال بدشکلی بدنی میباشد.
گرچه BDD به عنوان یک اختلال خوردن، اختلال وسواسی سیری و یا یک اختلال بدنی شکل در نظر گرفته شده، اما در هر حال یک اختلال – تصور بدنی با تأثیرات اجتماعی – روانشناختی و احتمالاً بیولوژیکی تصور میشود.
با توجه به اختلال بد شکلی بدنی و چاقی روانی و عواقب ناشی از آن میتوان به اهمیت موضوع پژوهش پی برد
طبق گفته «روزن» طرح و اندیشه کلی به قرار زیر است:
«من در ظاهر از هر لحاظی ناقص به نظر میرسم و دیگران متوجه معایب و نقایص شخصی من میباشند و به نظر آنها من شخص زشت، منحرف و بدون اعتماد به نفس هستم و مرا شخص منفی ارزیابی میکنند و ظاهر شخصی من این خصوصیات منفی را در مورد شخصیت وجودیم نسبت به دیگر افراد ثابت میکند.» با چنین دیدگاهی در موقعیتها و وضعیتهای اجتماعی هم فرد بسیار دقیق و به عبارتی وسواس گونه میباشد و در اجتماع و در برابر دیگر افراد هم به ظاهر فیزیکی خویش وسواسی بسیار دارد که این یک اختلال روانی است.
ارتباط و نسبت جایگزین در واقع همان ارتباط بیش از حد میزان دقت و توجه به ظاهر فردی، حصول تنفر و بیزاری شخص از ظاهر فیزیکی خویش نسبت به میزان نگرانی از ارزیابی شدن توسط دیگران میباشد. سطوح عملکرد در این بیماری متفاوت است. اکثر افراد در عملکردهای اجتماعی محدود شده، مستعد و توانا میباشند و از شیوههای بسیاری برای اجتناب از قرار گرفتن کامل ظاهر خویش در معرض دید عموم استفاده مینمایند. برخی از این استراتژیهای دروی و خودداری کردن شامل پنهان کردن و استتار نمودن ظاهر خویش و استفاده از لباشهای پوشیده در جهت پنهان کردن نواقص و آرایش کردن جهت نمایان نشدن معایب و نواقص شخصی و ظاهری آنان است.